قضیه خیلی پیچیده و نمیتونم تعریف کنم
مادرم تو تموم این یک سالی که داماد گرفته عوضی شده تموم فکر و ذکرش شده اون پسره چی دوست داره و ما باید چیکار براش کنیم رفته برای پسره یه دورس ۵۰۰ تومنی خریده تازه شلوار هم میخواست بخره که نتونست بعد برادر من تو این دوماه زمستون با یه لباس میره سر کار و با یه لباس هم میره مهمونی شاید بگین برادرت کار میکنه اما نه برادرم ماشین خرده و پنجاه تومن از بابام قرض گرفته و هرچی در میاره رو بابام ازش میگیره و میگه سربازی نرو و پول منو بده بعد میخواستم بدونم مادر من فقط اینجوری از وقتی این پسره آمده هر جور حرف که بوده به من و پسره زده مادر های شما هم همینجوری ان