2737
2739
عنوان

با دلی از درد به یادگار مینویسم...

112 بازدید | 0 پست

فرزندانم چشم و چراغ من شمایید 


امید بستم به اینده ای که نمیدانم روشن است یا تاریک


به فردایی می اندیشم که باعث سربلندی ام شوید


حیف و صد حیف که من هیچگاه این ارزو را بر مادرم روا نداشتم 

حال که شما را دارم میفهمم در دل ان زن جوان 20 ساله که نگاهم میکرد و میگفت" به قربان چشمان عسلی ات بشوم" چه میگذشته


اخ از این دنیای پر از رمز و راز 


راز های سر به مهر..... 


دخترکم امشب که در خواب با گریه صدایم زدی فهمیدم چقدر در حقت کوتاهی کردم که تو را وارد تنش های بزرگترهایت کردم.... مرا ببخش


قول میدهم از فردایی دگر مادری باشم که جان و روانم را فدای تو و برادرت کنم 


مادرت را ببخش

یک روز رسد غمی به اندازه‌ی کوه  یک روز رسد نشاط اندازه‌ی دشت  افسانه‌ی زندگی همین است عزیز  در سایه‌ی کوه باید از دشت گذشت!  "مجتبی کاشانی"
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687