از پدر و مادرای ما نمیشه توقع داشت. دانشش رو نداشتن. فقط یادگرفته بودن بچه دار میشدن. من حتی یه لحظه هم حاضر نیستم برگردم به دوران بچگیم. ولی ما که اشتباه اونا رو دیدم نباید تکرارش کنیم. نباید بذاریم این چرخه تکرار بشه. هرچند خیلی از رفتارامون ناخودآگاهه. خیلی حواست به خودت و همسرت و دختر گلت باشه. چقدر خوب که خوابشو دیدی، به حرفای بقیه هم توجه نکن کسی از اون دنیا نیومده که بگه چخبره.
مادر من از بچگی کتک می زد وحشتنااااک گاهی موندم چرا نمی مردیم! من خودم قید بچه رو کلا زدم و بچه نمیخوام
جدای از کتک یه پدر بی مسیولیت رفیق باز و ولخرج واسه بقیه و یه مادر..... داشتیم مامانم هنوز که هنوزه تو سن۵۰سالگی دوس پسر داره😞
عزیزم کامل میفهمم چی میگی، مادر منم دوقطبیه، همیشه توی خونه مون دعواهای وحشتناک بود. من دو سالم بود که پدرم فوت کرد. همه مون عصبی و افسرده ایم. کاش حدقل اینقدر بچه به دنیا نمیاوردن.
میشه بپرسم چکار کردی که تونستی خوابشو ببینی؟ خیلی دلم میخواد یبار خواب بابامو ببینم
عزیزدلم😔 سعی کن مسئله ی مرگ رو حل شده بدونی، یعنی با مسئله ی مرگ بقیه کنار بیای، اینکه هممون یه روز میمیریم، هر کدوممون توی یه ایستگاه.. اینجوری پذیرفتن رفتن برادرت برات راحت تر میشه. اگه شرایط رفتن پیش تراپیست رو نداری به مشاوره رایگان زنگ بزن فکرکنم شمارش ۱۲۳ باشه. بعضی وقتها حرف زدن ادمو اروم میکنه.
قربونت برم چقدر مهربونی❤ اره کنار اومدم مرگ حقه و هممون میمیریم ولی بعضی ادما زندگی نمیکنن مثل من مثل شما مثل برادرم و خیلیای دیگه وگرنه مرگ حقیقت زندگیه
زیر نظر روانپزشک هستم فعلا بهم دارو داده ممنون از دلداریت خیلی اروم شدم با حرفات
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
6 ثانیه پیش
6 ثانیه پیش
6 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
