azadeh_82 مدیر عضویت: 1402/06/13 تعداد پست: 2520 عنوان مشاعره | مشاهده متن کامل بحث + 9566 بازدید | 1750 پست آب زنید راه را هین که نگار می رسدمژده دهید باغ را بوی بهار می رسد(د) 1402/10/16 | 22:38 15 نفر لایک کرده اند ... گزارش تاپیک نامناسب
azadeh_82 مدیر استارتر عضویت: 1402/06/13 تعداد پست: 2520 تو پریزاده ندانم ز کجایی کادمیزاد نباشد به چنین زیبایی ندانم سر پنهان با که گویمحدیث جسم بی جان با که گویم
ماه_بانو_۲ عضویت: 1402/10/02 تعداد پست: 6571 من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرمـ لطف ها می کنی ای خاک درت تاج سرم میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیستتو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز
sepidbano88 عضویت: 1402/02/01 تعداد پست: 46 ندانم سر پنهان با که گویم حدیث جسم بی جان با که گویم محمل بدار ای ساربان تندی مکن با کاروان کز عشق آن سرو روان گویی که جانم میرود
azadeh_82 مدیر استارتر عضویت: 1402/06/13 تعداد پست: 2520 دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد؟ ابری که در بیابان بر تشنهای ببارد ذذوقی چنان نداردبی دوست زندگانی
azadeh_82 مدیر استارتر عضویت: 1402/06/13 تعداد پست: 2520 دوش دیدم که ملائک ره میخانه زدند گل ادم بسرشتند و به پیمانه زدند ای برادر قصه چون پیمانه استمعنی اندر وی بسان دانه است
azadeh_82 مدیر استارتر عضویت: 1402/06/13 تعداد پست: 2520 روی خوب تو که هر دم دگران می بینند چه شود گر بگذاری تو دمی ما بینیم؟ گر خدایت آفریندزشت رویتو مشو هم زشت رو هم زشت خو
sepidbano88 عضویت: 1402/02/01 تعداد پست: 46 ای برادر قصه چون پیمانه است معنی اندر وی بسان دانه است تا عهد تو دربستم عهد همه بشکستمبعد تو روا باشد نقض همه پیمانها
azadeh_82 مدیر استارتر عضویت: 1402/06/13 تعداد پست: 2520 طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری غلط میگفت من خود راکشتم و درمان خود کردم از درد سخن گفتن و از درد شنیدنبا مردم بی درد ندانی که چه دردیست
sepidbano88 عضویت: 1402/02/01 تعداد پست: 46 از درد سخن گفتن و از درد شنیدن با مردم بی درد ندانی که چه دردیست تاب بنفشه میدهد طره مشکسای توپرده غنچه میدرد خنده دلگشای تو
ماه_بانو_۲ عضویت: 1402/10/02 تعداد پست: 6571 گر خدایت آفریند زشت روی تو مشو هم زشت رو هم زشت خو وصالت، ای ز جان خوشتر، بیابم عاقبت روزیولی ار زنده بگذارد فراقت روزکی چندم
هموننگاررررسابقم عضویت: 1402/05/24 تعداد پست: 1575 امشب ای ماه بدرد دل من تسکینیاخر ای ماه تو همدرد من مسکینی
azadeh_82 مدیر استارتر عضویت: 1402/06/13 تعداد پست: 2520 تا عهد تو دربستم عهد همه بشکستم بعد تو روا باشد نقض همه پیمانها عهد با زلف تو بستم خدا می داندسر مویی نشکستم خدا می داند
azadeh_82 مدیر استارتر عضویت: 1402/06/13 تعداد پست: 2520 تاب بنفشه میدهد طره مشکسای تو پرده غنچه میدرد خنده دلگشای تو تا کی آخر چو بنفشه سر غفلت در پیشحیف باشد که تو در خوابی و نرگس بیدار
azadeh_82 مدیر استارتر عضویت: 1402/06/13 تعداد پست: 2520 وصالت، ای ز جان خوشتر، بیابم عاقبت روزی ولی ار زنده بگذارد فراقت روزکی چندم زنده را تا زنده هست باید به فریادش رسیدورنه بر سنگ مزارش آب پاشیدن چه سود
ماه_بانو_۲ عضویت: 1402/10/02 تعداد پست: 6571 تا کی آخر چو بنفشه سر غفلت در پیش حیف باشد که تو در خوابی و نرگس بیدار رج به رج هر بیت را از روی چشمت ساختمشعرهایم دستباف مهربانیهای توست