2752
2734

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

رژیم گرفته بودم وکلی لاغرشده بودم که یهو فهمیدم باردارشدم وتوی بارداری با وجود اینکه خیلی سعی کردم رعایت کنم از وزن ۸۰کیلو تا اخرای بارداری به ۱۰۸کیلو رسیدم خیلی سنگین شده بودم و بخاطر دخترم که کوچیک بود نمیتونستم پیاده روی برم 

از هفته ۳۳ورزش های لگنی رو شروع کردم اونم در حد خیلی کم و هفته ۳۸تازه شروع به پیاده روی کردم که به دلیل وزن بالا پاهام و زیر دلم به. شدت درد میگرفت استرس زایمان دیوونم کرده بود چون میگفتن کسایی که وزنشون بالاست نمیتونن طبیعی زایمان کنن و از سزارین هم میترسیدم

عصر بود که شوهرم اومد گفت بیارابطه داشته باشیم که بعدش کیسه ابم سوراخ شد ولی هیچ دردی نداشتم رفتیم خونه مامانم تاساعت ۱۰بعدش شوهرم جایی کارداشت ومنو رسوند خونه و رفت منم گفتم بذار خونه رو تمیز کنم شروع کردم تمیز کردن خونه و داشتم جاروبرقی میکشیدم که یهو کیسه ابم کامل پاره شد واب شدید میریخت اینجا ساعت۱۲شب بود و یکباره درد شدید منو گرفت رفتم تو حموم و اب گرم گرفتم رو کمرم و زنگ زدم شوهرم گفتم زود بیا خونه شوهرمم سر حوصله نیم ساعت بعد اومد

منم تو این فاصله زنگ زدم ماما خصوصیم گفتم دارم میرم بیمارستان بیا شوهرم که اومد فقط فحشش میدادم میگفتم من میخواستم برم سزارین تقصیر تو بود که کیسه ابم ترکید گفتم هرچقد پول خواستن بده فقط سزارینم کنن فکر میکردم خیلی مونده به زایمانم وقراره چندساعت درد بکشم اخه واسه بچه اولم ۵ساعت درد کشیدم

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687