سلام مدتهاست زندگیم یکنواخت وکسالت بار شده روزها فقط برام میگذره وهیچ اتفاق خوبی برام نمی افته میشه دعا کنید امشب یه خواب خوب بببینم
من دعا نمی کنم خواب باشه از خدا می خوام یه اتفاق واقعی و خوب برات بیوفته
صدف عزیزم
یادش بخیر بچه گیا شبای تابستون تو پشت بوم میخابیدیم هرشب ماه وستاره ها آخرین چیزهایی بود که قبل خواب میدیدم یادش بخیر
یادش به خیر 
البته من الان هم میتونم برم بالا پشت بوم بخوابم اما تنبلی میکنم
البته من الان هم میتونم برم بالا پشت بوم بخوابم اما تنبلی میکنم
یه دونه آرزومه دوباره بتونم زیر آسمون خدابخابم وستاره هارو ببینم
یادش به خیر جمعه ها میرفتیم خونه مادر بزرگ پدربزرگم با اینکه زیاد حوصله نداشت ولی صبح جمعه سر کوچه مینشست تا بیایم
منم مثل توام دختر تابستان ،هیچی خوشحالم نمیکنه منم دلم میخواد امشب خواب خوب ببینم
خونه های آپارتمانی
ووقتی میرفتم یه دوسه ساعت که میگذشت دیگه تحمل نمیکرد وداد میزد سرمون 
البته حق داشت یه هو بیست تا نوه میریختن سرش
البته حق داشت یه هو بیست تا نوه میریختن سرش
ما خونه برا خودمونه یعنی اپارتمانی نیست همسایمون شبا بالا پشت بوم میخوابه من سختمه دیگه برم شوهری هم همکاری نمیکنه نمیاد
سرشب میرفتیم جاهارو پهن میکردیم وتا اخر شب نسیم میزد تشکامون خنک میشد وای چه لذتی داشت غلت خوردن رو اون تشکا
حتما تهرانی اره من کاشانم واصلا تهران رو برا زندگی دوست ندارم چیه همش شلوغی دود کثیفی ترافیک البته دور از امکانات کاملی که داره
اینم بگما بعضی شبا یهو وسط خواب شیرین یه سوسک میومد و دیگه
آخی صدف جان خدا مامانیتو برات نگه داره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
28 ثانیه پیش
28 ثانیه پیش
29 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
