قبلا به بقیه توصیه میکردم خودکشی نکنن . ولی اونی که خودکشی میکنه دلیل خاصی نداره فقط خسته اس. درونش رو رنجی خورده که حالا حتی حوصله نداره که درستش کنه. ولی امیدوارم بتونم تحمل کنم . فکرش همراهمه. ولی هم ترس از دردش و ترس از بعدش. نمیذاره به سمت عمل برم. البته رنجی که خانوادم بعد از من خواهند کشید هم هست. که اکثر افرادی که خودکشی میکنن فکر اینجاشو نمیکنن.
منم مثه تو ام اعتقاد دارم ب همه چی .ولی ابنکه ما ناخاسته اومدبم ب ذنیا و ابنکه خودکشی کنبم من غک میک ...
اگر به همه چی اعتقاد داری خب توی دین گفته شده که گناهه. البته من تجربه های خودکشی تو خانواده دور مون هم داشتم و دیدم که چقدر واقعه تلخ و وحشتناکیه. توی زندگی پس از زندگی هم اونایی که خودکشی کردن دیدم که چه تجربه بدی داشتن. حالا که دارم باشما صحبت میکنم. بیشتر انگار به پیامد های خودکشی فکر میکنم. راستی یه چیز دیگه هم که خیلی جالبه. تمام افرادی که خودکشی میکنن . حداقل تمام مواردی که توی عمرم شنیدم. دلایلشون برای ما زنده ها خنده داره . وشاید به خاطر اینه که درک نکردیم ولی از دور اون مشکل نمیتونسته تا این حد فرد رو به خودکشی بکشونه. دلم برای همه اونایی که خودکشی کردن میسوزه. آخه هم درد روحی زندگی رو کشیدن . و هم پایان تلخی رو با دست خودشون رقم زدن. ولی باور کن شاید با تمام این حرفا فکر خودکشی توی ذهنم وسوسم میکنه. امیدوارم بتونم عاقلانه رفتار کنم.