2733
2734

بنام خداوند جان و خرد ***** کزین برتر اندیشه برنگذرد


_____________________________________________
من همیشه واسم سوال بوده که این همه ضرب المثل و اصطلاحاتی که هر روز بارها و بارها استفاده میکنیم از کجا نشات گرفته !
و یا القابی که به مردم شهرهای مختلف داده میشه چه دلیلی داره...!
یا حتی ایده اولیه نمادهای مختلفی که برای مکانها و مراسم گوناگون استفاده میشه از کجا گرفته شده.
بخاطر کنجکاوی زیادم نسبت به این موضوع پیشینه خیلی از مواردی که در بالا ذکر شد رو پیدا کردم و فکر میکنم دونستنش برای دیگران هم خالی از لطف نباشه
از شما دوستان گلم خواهش میکنم که با من همراهی کنید و اگر اطلاعاتی در این زمینه دارین در اختیار کاربران این تاپیک قرار بدین*-:


_______________________________________
بی کمالی های انسان از سخن پیدا شود ****پسته ی بی مغز چون لب وا کند رسوا شود
نشان صلح گویند که، در توفان نوح هفت شب و هفت روز، آسمان باران میبارد و از دریاها و چشمه‌ها آب میجوشد و روی زمین را آب فرا میگیرد. همه انسان‌ها و جانوران جز آنها که در کشتی در آمده‌اند نابود می‌گردند. کشتی نوح بر آب شناور میماند. نوح پس از گذشت 12 ماه و 12 روز در مییابد که دوباره آرامش بر جهان حاکم شده است. نوح دانست که توفان تمام شده و خشم طبیعت فرو نشسته است. ابتدا کلاغ را میفرستد تا خشکی را بیابد. اما کلاغ میرود و از او خبری نمیآید. سپس نوح کبوتری میفرستد. کبوتر میرود و درخت زیتون را میبیند که بر کوهی روئیده است. شاخه ای از زیتون را نزد نوح میبرد. پس از توقف کشتی آنان به خشکی پا میگذارند. از آن پس کبوتر و شاخه زیتون نشانه صلح و دوستی در جهان میگردد.
بی کمالی های انسان از سخن پیدا شود ****پسته ی بی مغز چون لب وا کند رسوا شود
"ریشه ضرب المثل ماست مالی کردن" هنگام عروسی محمدرضا شاه پهلوی و همسر مصری اش فوزیه در سال 1317 خورشیدی چون مقرر بود میهمانان مصری و همراهان عروس به وسیلۀ راه آهن جنوب به تهران وارد شوند از طرف دربار و شهربانی دستور اکید صادر شده بود که دیوارهای تمام دهات طول راه و خانه های دهقانی مجاور خط آهن را سفید کنند. در یکی از دهات چون گچ در دسترس نبود بخشدار دستور می دهد که با کشک و ماست که در آن ده فراوان بوده دیوارها را موقتاً سفید نمایند، و به این منظور با پولی که از کدخدای ده می گیرند و با خرید مقدار زیادی ماست کلیۀ دیوارها را ماست مالی کردند... (داستان هایی از عصر رضا شاه/ محمود حکیمی)
مشکلی دارم ز دانشمند مجلس باز پرس####توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر میکنند؟؟ واقعا چرا؟؟
ببین نظرات اینجا خیلی خوبه ها ولی تهش ادم نیاز داره یه ادم متخصص بهش بگه چیکار کنه. من خودم هربار مساله اینجوری برام پیش میاد میرم سراغ دکترساینا. بیا اینم لینکش بعد تازه خیالمم راحته که اگر مشکلم حل نشه پولمو کامل برمیگردونن.



چرا مردم آبادان به لاف زدن معروف هستند؟

شهر آبادان در زمان پادشاهان پهلوی به ویژه محمد رضا شاه به یکی‌ از شهرهای مدرن خاورمیانه تبدیل شده بود و یکسری امکانات داشت که در هیچ جای ایران و حتی خاورمیانه وجود نداشت. از این روی مردم آبادان وقتی برای بقیه مردم در شهرهای دیگر ایران امکانات شهرشان را بازگو و تعریف می‌کردند، آنها باور نمی‌کردند و فکر می‌کردند دارند دروغ می‌گویندو لاف می‌زنند!
در آن زمان فرودگاه بین مللی آبادان به اکثر نقاط جهان پرواز داشت و حتی شهروندان در هر ساعتی‌ می‌توانستند هواپیما خصوصی به هر نقطه از کشور اجاره‌ کنند
سینما تاج بزرگترین سینمای ایران و سومین در خاورمیانه بود که هماهنگ با سینماهای پاریس فیلم روز دنیا را اکران میکرد و در طول هفته به صورت برنامه ریزی شده فیلمهایی به چند زبان زنده دنیا اکران میشد
آبادان شهری بود طرح خودروهای مسافربر به صورت رایگان جهت رفاه مردمش در برخی‌ نقاط را داشت.
1. اولین تراموا در ایران
2. اولین خطوط اتوبوس رانی درون شهری
3. اولین ایستگاه تلویزیون و رادیو پس از تهران
4. اولین شبکه فاضلاب
5. اولین پیتزافروشی در خاورمیانه (پیتزا مونتکارلو ایتالیایی)
6. اولین تیم رسمی فوتبال باشگاهی
7. اولین فرودگاه بین‌المللی
8. اولین پیست موتور سواری ، ماشین سواری ، اسکواش ، گلف و سالن بیلیارد در ایران
9. اولین شهری که خیابانهایش آسفالت شد
10. اولین اداره‌ی راهنمایی ورانندگی
11. اولین سینمای روباز و دومین سینمای سرپوشیده
12 بهترین آب شرب خاورمیانه
و از همه مهمتر اولین پالایشگاه نفت خاورمیانه
حالا در می یابید که لاف و دروغی در کار نبوده و دیگران در واقع توهم لاف زنی نسبت به مردم آبادان داشتند.




بی کمالی های انسان از سخن پیدا شود ****پسته ی بی مغز چون لب وا کند رسوا شود
2742
اصطلاح «بزنم به تخته» یا «بزن به تخته» اشاره به نوعی خرافه دارد که فردی برای دوری از بدشگونی قضا و قدر و یا دور شدن از چشم و نظر بد به تکه‌ای چوب یا تخته می‌زند. این اتفاق به خصوص زمانی رخ می‌دهد که یک اتفاق خوب برای آن فرد بیفتد و به مراد دلش برسد و یا تعریف و تمجیدی از خود بکند یا بشنود. در گذشته در بسیاری از مناطق دنیا مردم بر این اعتقاد بودند که خداوند درون درخت زندگی می‌کند. با این وصف درخت برای آ‌ن‌ها از ارزش بالایی برخوردار بود. به همین خاطر بت‌های خود را چوبی می‌ساختند و وقتی که به مشکلی بر می‌خوردند، به آن درخت دست می‌زدند و یا به بت‌های چوبی‌شان ضربه می‌زدند تا به قول خودشان خدا را بیدار کنند و از او بخواهند تا ایشان را در برابر سختی‌ها و مشکلات و بلایا مراقبت نماید.
خوشبختى مانند "تلفن" است اگر دیگران نداشته باشند، به هیچ درد شما نخواهد خورد... براى دیگران آرزوى خوشبختى کنید.💖💖
حلقه های المپیک نماد چیست؟! حلقه های آبی ، سیاه، زرد، قرمز و سبز که یکی از شناخته شده ترین نمادها در دنیا هستند، به طور متعارف بیانگر پنج منطقه دنیا هستند که در بازی های المپیک شرکت دارند: آمریکای شمالی و جنوبی به عنوان یک منطقه به همراه آفریقا، استرالیا، آسیا و اروپا. بر اساس منشور المپیک،"نماد المپیک نمایانگر فعالیت جنبش و بیانگر اتحاد پنج قاره و دیدار ورزشکاران از سراسر دنیا برای بازی های المپیک است." اما این شش رنگ، اگر رنگ سفید پس زمینه را هم در نظر بگیریم، در پرچم المپیک نماینده رنگ های گوناگون در پرچم ملت های رقابت کننده در بازی های المپیادهای اول، دوم، سوم، چهارم و پنجم است.
بی کمالی های انسان از سخن پیدا شود ****پسته ی بی مغز چون لب وا کند رسوا شود
هستیااا چقدر قشنگ بود اینو اصلا نمیدونستم پس ما داریم ادای بت پرستارو در میاریم چه کار خرافیی !!من خودم همیشه میزنم به تخته بدونه اینکه معنیشو بدونم ممنون که گفتی
بی کمالی های انسان از سخن پیدا شود ****پسته ی بی مغز چون لب وا کند رسوا شود
2738
ﮐﻼﻫﺶ ﭘﺲ ﻣﻌﺮﮐﻪ ﺍﻓﺘﺎﺩ


ﺩﺭ ﻗﺪﯾﻢ ﮐﻪ ﻣﻌﺮﮐﻪ ﮔﯿﺮﺍﻥ ﻭ ﭘﺮﺩﻩ ﺧﻮﺍﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﮐﻮﭼﻪ ﻭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺑﺴﺎﻁ ﻣﻌﺮﮐﻪ ﺭﺍﻩ ﻣﯿﺎﻧﺪﺍﺧﺘﻨﺪ ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﻣﺸﺘﺎﻕ ﺗﺮ ﻭ ﻣﺰﺍﺣﻢ ﺗﺮ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻫﺮ ﺩﻡ ﺟﻠﻮ ﺭﻓﺘﻪ ﻭ ﻣﻌﺮﮐﻪ ﺭﺍ ﺗﻨﮓ ﻣﯿﮑﺮﺩﻧﺪ .

ﻣﻌﺮﮐﻪ ﮔﯿﺮ ﻫﻢ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﭽﻪ ﺍﯼ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺷﯿﻄﻨﺖ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﺍﻭ ﮐﻼﻩ ﺑﭽﻪ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﯿﺪﺍﺷﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺍﺯ ﺟﻤﻊ ﭘﺮﺕ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﺭﻓﻊ ﺯﺣﻤﺖ ﮐﻨﺪ .

ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺍﮔﺮ ﻻﺕ ﻭ ﻟﻮﺗﻬﺎﺋﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺻﻒ ﺟﻠﻮ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﺑﺎﺯﯼ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻪ ﯾﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎ ﺍﻃﺮﺍﻓﯿﺎﻥ ﺍﺧﺘﻼﻑ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯿﮑﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﻣﺰﺍﺣﻢ ﺩﯾﺪﻥ ﺑﻘﯿﻪ ﻣﯿﺸﺪﻧﺪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﺷﺎﭼﯿﺎﻥ ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﮐﻼﻩ ﻻﺕ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺑﻪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﻌﺮﮐﻪ ﭘﺮﺗﺎﺏ ﻣﯿﮑﺮﺩ .

ﭘﯿﺪﺍﺳﺖ ﺷﺨﺺ ﻣﺰﺍﺣﻢ ﯾﺎ ﺑﭽﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﮐﻼﻫﺶ ﺍﺯ ﻣﻌﺮﮐﻪ ﺧﺎﺭﺝ ﻣﯽ ﺷﺪ ﻭ ﺳﺎﯾﺮﯾﻦ ﺟﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻣﯿﮕﺮﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﺑﻪ ﺻﻒ ﺍﻭﻝ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﺩ ﻭ ﻣﺰﺍﺣﻢ ﺗﻤﺎﺷﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ شود. از آن پس هروقت بخواهند به کسی بگویند از برنامه عقب افتاده ای و تا تو بخواهی به خودت بیایی کار از کار گذشته است میگویند کلاهت پس معرکه است.
بی کمالی های انسان از سخن پیدا شود ****پسته ی بی مغز چون لب وا کند رسوا شود
دنبال نخود سیاه رفتن از کجا ضرب المثل شد؟! هرگاه بخواهند کسی از مطلب و موضوعی آگاه نشود و او را به تدبیر و بهانه بیرون فرستند و یا به قول علامه دهخدا:"پی کاری فرستادن که بسی دیر کشد." از باب مثال می گویند: "فلانی را به دنبال نخود سیاه فرستادیم." یعنی جایی رفت به این زودیها باز نمی گردد. انواع و اقسام نخودهایی که در ایران به عمل می آید همه به همان صورتی که درو می شوند مورد استفاده قرار می گیرند یعنی چیزی از آنها کم و کسر نمی شود و تغییر قیافه هم نمی دهند مگر نخود سیاه که چون به عمل آمد آن را در داخل ظرف آب می ریزن تا خیس بخورد و به صورت لپه دربیاید و چاشنی خوراک و خورشت شود. مقصود این است که در هیچ دکان بقالی و سوپر و فروشگاه نخود سیاه پیدا نمی شود و هیچ کس دنبال نخود سیاه نمی رود، زیرا نخود سیاه به خودی خود قابل استفاده نیست مگر آنکه به شکل و صورت لپه دربیاید و آن گاه مورد بهره برداری واقع شود. با توجه به مطالب بالا اگر کسی را به دنبال نخود سیاه بفرستند در واقع به دنبال چیزی فرستادند که در هیچ دکان و فروشگاهی پیدا نمی شود.
بی کمالی های انسان از سخن پیدا شود ****پسته ی بی مغز چون لب وا کند رسوا شود
دست شستن از کاری ( این اصطلاح که به معنی کناره گیری کردن از کاری، استعفا دادن و از خود سلب مسئولیت کردن است اصطلاحی فارسی نیست و از تاریخ مسیحیت و ماجرای به صلیب کشاندن مسیح وارد زبان های جهان، از جمله زبان فارسی شده است) در تاریخ مسیحیت آمده است که ملایان یهودی (فریسیان) چون از هیچ راهی نتوانسنتند زبان عیسای مسیح را خاموش کنند، به "پونتیوس پیلانوس" حاکم رومی شهر اورشلیم شکایت بردند و ادعا کردند که عیسا افزون بر "کافر بودن" بر حکومت شوریده است و دعوی سلطنت نیز دارد. پونتیوس پیلانوس در آغاز زیر بار نرفت ولی چون می ترسید که در نتیجه ی اقامت مسیح در اورشلیم شورشی بر پا شود، وی را بازداشت کرد و قصدش این بود که پس از چند روز او را آزاد کند. فریسیان چون به قصد و نیت حاکم پی بردتد، به شدت پای فشاری کردند و آن قدر کوشیدند تا عیسا را به مرگ محکوم کردند. در آن روزگار در میان یهودیان رسم بر آن بود که حاکم شهر در روز عید پاک ( عید فصح، روز یادبود خروج بنی اسراییل از مصر) یکی ار محکومان به مرگ را به انتخاب مردم می بخشود و آزاد می کرد. پس چون روز عید پاک فرا رسید و به جز عیسا، مرد شرور و بد سابقه ای نیز به نام "باراباس" محکوم به مرگ شده بود قرار شد یکی از آن دو بخشوده شده و آزاد گردد که به تحریک و تبلیغ فریسیان سرانجام مردم یهودی اورشلیم نیز آزادی باراباس را یز آزادی مسیح ترجیح دادند. به نوشته ی "سفرنامه ی کلاویخو" ( مترجم مسعود رجب نیا، برگ ٩١) پیلانوس که عیسا را شایسته ی مجازات نمی دانست در حالی که دست ها را به آسمان بلند کرده بود ( اصطلاح "دست به آسمان برداشتن" نیز از همین جا است) خطاب به فریسیان و یهودیان اورشلیم که او آنان را مسئول سرانجام عیسا می دانست چون این گفت: « من در مرگ این مرد درستکار بی تقصیرم و این شمایید که او را به مرگ می سپارید». آن گاه برای سلب مسئولیت از خود « دستور داد آب آوردند و دست هایش را در آب شست و از آن جا است که اصطلاح "دست شستن از کاری" در زبان های لاتینی به معنی سلب مسئولیت کردن از خود نیز به کار می رود (نان و شراب، برگ ٤۷). اصطلاح فرانسوی این اصطلاح عبارت است از : Abandonner, quel que cho se که هم به معنی "سلب مسئولیت کردن از خود" و هم به معنی "از چیزی چشم پوشیدن" است و در فارسی بیش تر معنی دوم آن به کار گرفته می شود.
خوشبختى مانند "تلفن" است اگر دیگران نداشته باشند، به هیچ درد شما نخواهد خورد... براى دیگران آرزوى خوشبختى کنید.💖💖
چرا به ترکها و هموطنان آذری ما با این همه افتخارات و مشاهیر باز در جوکها می گن خ*ر (با عرض معذرت و تاسف).


بعد از به توپ بستن مجلس توسط محمد علی شاه تبریزیها شورش کردند و بر علیه استبداد و شاه مستکبر قیام کردند. شهر توسط شاه و استعمار انگلیس محاصره شد ۶ماه تمام شهر در محاصره بود.قحطی و کمبود غذا بیداد کرد.اما مردم تسلیم نشدند .پیغام مردم شهر به محاصره کنندگان این بود. غذا تمام شده عیب ندارد یونجه میخوریم.یونجه هم تمام شود برگ درخت میخوریم ولی تسلیم نمیشویم.همه جاپیچید که ترکها خ*رشدند
((افسوس که ما هم دامن زدیم))
بی کمالی های انسان از سخن پیدا شود ****پسته ی بی مغز چون لب وا کند رسوا شود
شیری یا روباه؟

معنی:
به کسی که بعد از انجام امری یا آوردن پیغامی برگشته باشد میگویند
یعنی مثل شیر پیروز و کامروا و با دست پُر بازگشته ای یا شکست خورده و با دست خالی مثل روباه؟
بی کمالی های انسان از سخن پیدا شود ****پسته ی بی مغز چون لب وا کند رسوا شود
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687