2733
2739

من ومادر شوهرم رابطمون خوبه خداروشکر من اونو مثل مادرم دوست دارم اونم انصافی بین منو دختراش فرق نمیزاره،بعد ما جدیدا از سفر برگشتیم سفر کربلا،دیشب که خونشون بودیم گفتش که جیگر گوسفندی که قربونی کردیم پنج شنبه بپزیم دلتون نخاد جور بغور کنیم زود میاید کمک میکنید بعد من گفتم پنج شنبه از ی طرف یلداست شلوغ بازی میشه هم چین غذایی بعد از ی طرفم گفتم شوهرم پنج شنبه عصر دوست داره بریم بیرون ودلش تنگ میشه نرفتی و واقعا هم همین طوره بعد با خواهر شوهر بزرگم دوتایی منو مسخره کردن که واقعا محسن اینو میگه بابا بیخیال طوریکه انگار من دروغ میگم بعد خواهر شوهرم گف مگه تازه از کربلا نیومدی  مادر شوهرمم سلام نه روز اونجا بودیم، ،منم گفتم خوب دروغ میگم چیزی بدید بهم وخیلی ناراحت شدم آخه من کسی نیستم از کار فرار کنم وقتی شوهرم اومد گف چیشده دلم گرفت گریه کردم

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

نمیدونم اصلا نمیتونم درکی از مادرشوهر داشته باشم

مادرشوهر منم خیلیییییی خوب بود مث دخترش بودم الان دو هفته س بیخود و بی جهت ببخشیدا هار شده؛ من تصمیم گرفتم رابطمو کم کنم که به خودش بیاد 

درخواست دوستی قبول نمیکنم. اگه با نظرم مخالفی ریپ نزن؛ من نظر شخصی خودمو توی تاپیک استارتر میگم برامم مهم نیست که نظر مخالف نظر من چیه ؛ وقت و حوصله ی جر و بحث هم ندارم.
2728

بعد مادر شوهرم گف چرا گریه میکنی مگه چی گفتم فحشت دادم مگه پس جای عروس های مردم بودی هر روز گریه میکردی ،منم گفتم مامان چرا اینطور میگید شما با من خوب بودی متقابل بوده منم عروس بدی نبودم

2740
اره بابا آخرشم همون عروسیم ،خوبی زیادی نباید کنی

دقیقا اینو یاد گرفتم من

درخواست دوستی قبول نمیکنم. اگه با نظرم مخالفی ریپ نزن؛ من نظر شخصی خودمو توی تاپیک استارتر میگم برامم مهم نیست که نظر مخالف نظر من چیه ؛ وقت و حوصله ی جر و بحث هم ندارم.
چقدر داری سختش میکنی؟؟؟ حالا پنج شنبه هفته دیگه همسرتون بیرون بره چی میشه مگه؟ گریه کردی واقعا؟  ...

اره آخه خیلی بهم برخورد یجور رفتار کردند که من دروغ میگم ومیخوام از کار فرار کنم آخه همون خواهر شوهرم که با مامانش داشتن روز تعیین میکردن برگشته میگه من که نیستم مغازه ام شما بپزید

حالا یه بار چیزی نمیشد میرفتی.یا حداقل میگفتی با شوهرم هماهنگ میکنم بهتون خبر میدم.

اخه من دوس ندارم اونا تو کارام دخالت کنن یابگن تازه از سفر اومدی بیرون رفتنت چیه من خودم میدونم چیکار کنم دیگ 

اخه من دوس ندارم اونا تو کارام دخالت کنن یابگن تازه از سفر اومدی بیرون رفتنت چیه من خودم میدونم چیکا ...

لوس شدیااااا.بیخیال بابا.سخت نگیر.همیشه اونجوری که ما میخوایم نمیشه.انقدر مسئله وحشتناکی نبوده که گریه کنی.

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز