حالا منم چندین بار از همسرم خواستم که به مامانش بگه دلیلش چیه اون هست ب من بی محلی میکنه،اینقدر اونو جلو من تحویل گرفته واسه من قیافه میگیره
البته بگم بچه من سوگولی خانوادست ولی اون هنوز بچه نداره فوق العاده حسود هستش نسبت به من
یکبار دچار حمله پانیک شده بود من اگه نبودم میکرد تو خودش،فکر کردم بعد اینکارم دیگه باهام خوبه ولی دیدم نه فایده نداره،راستی هر دو شاغل هستیم
اون خیلی سیاست رفتاری داره با مادرشوهرم,مدام کادو مسخره نه کادو های آنچنانی ولی هر دفعه میره یچی میبره با خودش
حالا من راهنمایی میخوام که چی بگم مادرشوهرم هم زبان خوش باشه هم دیگه ازین مشکلات پیش نیاد