من مشکلاتی ک در بارداری برام پیش اومده بود رو میخوام براتون بگم خدا وشکر الان دیگه مشکلی ندارم حل شده ولی خواستم براتون بگم خیلی تو دلم سنگینی میکرد
من اولین نوه دختری از طرف مادربزرگ مادری هستم وچون قرار بود اولین نتیجه ی اونارو به دنیا بیارم براشون خیلی عزیز بود مادربزرگم خیلی منو دوست داشت خیلی تا مادرم خبر بارداریمو به مادربزرگم اینا داد خیلی خوشحال شدن اگ هستین ادامشو بزارم و درضمن یکم ترسناکه اگه میترسین تاپیک ترک کنین این داستان واقعی یعنی در اصل برای خودم اتفاق افتاده ...