دوست من تا یک سال بعد عروسیش نتونست رابطه بر قرار کنه خیلی میترسید اینقدر بهش گفتیم و تهدیدش کردیم اگه انجام ندید به مامانت میگیم دیگه ترس و کنار گذاشت بعدش میگفت چقدر خل بودم از اول اینکارو نکردم
آخه چرا میترسی چیزی نیس که تحمل کن یه دیقه عین آمپول زدن ولی این بزرگشه یکم تحمل کنی حله دکترم بری باید خودت تحمل کنی دکترا هیچ کاری از دستشون برنمیاد تازگیا اگه سخته با انگشت بکنید اولشو
تاریخ کاربریم تاریخ تولدم نیست غیر از استارتر هم کسی ریپم نزنه حوصله بحث ندارم
تا به اینجا که رسیده ام ، صدبار زمین خورده و هزار بار بلند شده ام ، از بلندترین قله های زندگی افتاده ام ، دوام آورده و ادامه داده ام ... چه دیوارها که فرو نریخته و چه پل ها که خراب نکرده ام ... برای من حالتِ بدتری وجود ندارد !می بوسم دست آدم هایی را که وارد زندگی ام شدند تا به لطفِ ضربه هایی که به پیکره ی اعتمادم زدند مرا پخته و آب دیده کنند .که ماندند تا به من ثابت کنند ؛ جایِ احساس ، یک گوشه ی دنج و دست نیافتنی است نه در معرضِ دیدِ آدم ها !و جواب هر سلامی را نباید داد ،و حرمتِ هیچ وداعی را نباید شکست !و به هر نگاه و کلام شیرینی نباید دل بست !جایی که من ایستاده ام ، حالتِ بدتری وجود ندارد !برایم فرقی نمی کند !دارم در کمالِ بی خیالی و آرامش ، زندگی ام را می کنم ...🍃