خیانت کرده بود
افتاد به پام که نرو اعتمادتو جلب میکنم و...
دیشب رفتم پیشش سریع از برنامه ای که داخلش بود اومد بیرون
گفتم چرا اومدی بیرون
گوشیتو یه لحظه بده
دادوبیداد کرد و هوچی بازی
گفتم چرا انقد عصبانی میشی
بیا بگیر نمیخوامش هرکاری دوست داری بکن
من ازت گرفتم برای جلب اعتمادم چون خودت قولشو بهم داده بودی بهم گفت حقیقتش چون مهریه ندارم بدم نذاشتم بری.