چن روز پیش رفت مسافرت کارداش منم اومدم خونه مامانم بعد اونجا ک بود دعوامون شد من گفتم نیا دنبالم دگ نمیام و بیای تکلیفمو روشن میکنم و حرفای دیگ. حالا ک برگشته از پریشب خونه اس دیشب گفتم میای یاخودم بیام گفت نمیخاذ بیای خودت گفتی نمیام و از این حرفا و میگه من از پریشب گشنه موندمو بیا گفتی تکلیفمو روشن میکنی بکن دگ. حالا بنظرتون برم خونه یا نرم واستم خودش بیاد دنبالم خونه ام دو سه تا ایستگاه با خونه مامانم فاصله اس. مامانمم هی میگه چرا نمیری شوهرت اومده. هی بهانه اثبابکشیش رو میارم میگم بخاطر اثبابکشیت واستادم
ن برم خونه دگ ن من ن اون یادمون نمیاد. ولی ی دلم میگه اگ برم خونه باخودش میگه این رو حرفای خود ...
آره دقیقا بخاطر همین میگم نرو. اگه بری یعنی تو مقصری و حق با همسرته. بعدش دیگه هیچ حسابی به حرفات نمیکنه. معلومه همسرت الان سر لجه بری. اوضاع بدتر میشه. سعی کن اروم و با صبر و وقارتصمیمبگیری
حیوانی را اگر دوست ندارید آزارش ندهید. تمام حیوانات احساس دارند... مهربانی هزینه ای ندارد