دوستای خوبم لطفا راهنماییم کنید
من دو ساله ازدواج کردم خونه پدرمینا یه شهر دیگست منم اینجا کسیو ندارم دلم برای خونوادم تنگ میشه به بهونه اینکه مامانم میخواد ترشی بذاره یا سبزی سرخ کنه یا اصلا دلتنگ همیم میگه بیا یه هفته بمون خونمون مثلا شاید سالی دوبار اتفاق بیوفته من میرم یه هفته میمونم خونه بابامینا بقیه موقع ها با شوهرم میریم و با هم برمیگردیم یکی دو روزه جدا از اینکه واقعا منو شوهرم دلمون برای هم تنگ میشه مثل بیشتر زن و شوهرا
شوهرمم سخت راضی میشه اولش میگه نرو بعدا هی اصرار میکنم برای اینکه دلت نشکنه قبول میکنه از طرفی وقتی به مامانم میگم نمیام بمونم همسرم راضی نیست اوقات تلخی میکنه شروع میکنه منو با دیگران مقایسه کردن که تو خونه ما نمیای بمونی و ..🥲
الان واقعا سر در گمم ...الان که اومدم فردا میخوام برگردم خونمون و تو این یه هفته علی رقم اینکه ایتجا بهم خوش گذشته و جز محبت چیزی ندیدم اونقدررر دلم برای شوهرم تنگ شده که باورتون نمیشه دو کیلو کم کردم😐😑همش میگم نکنه کارم اشتباهه یه هفته خونمون نیستم از طرفی میگم شوهرم بد عادت میشه بذار منم یکم خوش بگذرونم با خونوادم
لطفا نظرتونو محترمانه بگید کارم درسته یا نه
❤️