بعد یکسال زندگی ول گرفت رفت و بهونه های الکی اورد اون مجرد بود من با دوتا بچه همه کاری کردم براش هیچی نداشت ولی خیلی عاشقم بود همش قوربون صدقه ام میرفت همه حسرت میخورن ولی یه دفعه پا گذاشت رو همه چیز و رفت کلی التماسش کردم گفت تموم همه چی حس میکنم طلسمش کردن یهو سرد شد حالم بده چیکار کنم برگرده ختمی چیزی راهکاری دلم براش تنگ شده من بدون اون نمیتونم واقعا کسی بوده مثل من باشه