2777
2789
عنوان

((((((من معجزه خدا رو دیدم)))))))

87903 بازدید | 211 پست
سلام دوستای گلم من این تاپیک رو به پیشنهاد دوستام زدم خودم زیاد مایل نبودم گفتم شاید ریا بشه وخیلیا بگن دروغه........ ولی گفتم شاید واقعا روزنه امیدی باز کنه تو دل همه اونایی که نا امید شدن وفک میکنن دیگه اخرراهه... من معجزه ای رو که دیدم تعریف میکنم اگه شماهم معجزه دیدید حتما تعریف کنید دوستای گلم
وخدایی که برایم کافیست❤❤❤❤

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

منتظریم مامان هانی
بعد از 10 سال  انتظار معجزه ی خدا رو دیدم.١3 شهریور 98 روز تولد همسرم, فهمیدم حاملم,کادوی تولدش بی بی چک مثبت بود.از اسفند ۱۴۰۱ در حال اقدام برای بچه ی دوم هستم.
بچه ها من دوسال و8 ماه منتظر مامان شدن شوهرم واریکوسل داشت ونمیدونستیم دوسال فقط ازمایش میدادو دارو مصرف میکرد ولی هربار که ازمایش میداد هیچ پیشرفتی نداشت ........... من تو این دوسال وخوردهای فقط کارم گریه وغصه خوردن ودعا ونذر نیاز بود تا اینکه دیگه بجایی رسیده بودم که اسم خدا که میومد من همینطور اشک میریختم یعنی میخوام بگم دلم بدجور شکسته بود ماه صفر بود باشوهرم از دکتر برگشته بودم با حالی کاملا خراب وداغون همون شب با دوستم رفتم تکیه سرکوچمون از قضا همون شب حاج اقاهه روضه علی اصغر رو خوند.................... بچه ها حاج اقاهه همینطور که روضه میخوند میگفت میخوام یه چیزی رو با قاطعیت بهتون بگم شاید باورتون نشه ولی امتحانش کردنش مجانیه اگه حاجت روا نشسدید بیاید بعداز ماه صفر تف به صورتم کنید میگفت هر کی امشب باهرحاجتی اومده اینجا ومیخواد بی برو برگرد حاجت روا بشه این کارو انجام بده بیاد دل حضرت رباب که تو روز عاشورا لالایی میخوند واسه علی اصغرش بره تو خونه تو تنهایی خودش به نیت هرحاجتی که داره بالش بزاره رو پاش به یاد حضرت رباب لالایی بخونه محاله این کاروکنه جواب نگیره.................. باورتون نمیشه همون شب من خیلی گریه کردم خلاصه منم اومدم خونه اولش خیلی واسم سخت بود ولی اومدم این کارو کردم بالش گذاشتم رو پام وتکون میدادمو لالایی میخوندم خیلی حالم بد بود خیلی واسم سخت بود نمیتونستم جلو اشکامو بگیرم ولی انجام دادم............. دوباره یه شب نزدیک غروب بود خیلی دلم گرفته بود پاشدم دوباره این کارو انجام دادم بچه ها همین طور که داشتم لالایی میخوندم یهودم خونمون در زدن رفتم دم در دیدم چن تا بچه 7تا10ساله هستن گفتن ما از هیئت علی اصغر اومدیم اگه میشه کمکی به هیئت بکنید وااااااااااااااااااااای پاهام سست شده بود نمیدونستم چکار کنم بدجور شوکه شده بودخلاصه اقامون با اون دستای کوچیکش گره از مشکلم بازکردومنم تو همون ماه باردارشدم بچمم نذر امام حسین کردم همون پارسال از امام حسین خواستم که بارداربشم اگه مامان بشم بزارم امیرحسین
وخدایی که برایم کافیست❤❤❤❤
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792