2737
2734
عنوان

یاد اولین خواستگارم افتادم🫠☺️

126 بازدید | 8 پست

دوستان یه خواستگار داشتم وقتی می خواستن بیان خونمون چون اولین خواستگارم بود خیلی استرس داشتم 

زنگ خونه رو که زدن یهو دیدم تو پله ها صدای چند تا خانم میاد رفتم تو اتاق مامانم تعارفشون کرد اومدن تو بعد که اومد پیشم گفتم اینا کین؟گفت  نمی دونم .خلاصه رفتم تو اتاق ،مادر پسره  شروع کرد به معرفیه ۷ تا دخترش که باهاش بودن (منم تو دلم گفتم این همه خواهرشوهر🫨 )بعد معرفی ۷ تاشون گفت پری هم راهش دور بود نتونست بیاد ندا جونم دانشگاهه🤪🙄

خدای من برای من همین که میدانم تو می بینی کافیست💞

احیانا یه بچه ی کوچیک شیطون نداشتن؟ 

اِگِگِگِگگگگ عَبِ زی✈️.     شما مخالف میکنید و من قار قار میشنوم، شما بی ادبی میکنید و من قار قار میشنوم، شما دشمنی میکنید و من قار قار میشنوم🙆🏻‍♀️

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728
اتفاقا  تاپیک اون خانمو که خوندم یهو یاد اولین خواستگارم افتادم

😁

اِگِگِگِگگگگ عَبِ زی✈️.     شما مخالف میکنید و من قار قار میشنوم، شما بی ادبی میکنید و من قار قار میشنوم، شما دشمنی میکنید و من قار قار میشنوم🙆🏻‍♀️
2738
۹ تا خواهر شوهر ؟ یا امام غریب . هر کدومشون فقط یک حرف میزدن برنامه یکسالت واسه کدورت و ناراحتی و حر ...

آره والا اینقدر هم همشون سر و زبون دار بودن لهم میکردن

خدای من برای من همین که میدانم تو می بینی کافیست💞
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز