سلام من یه بچه دارم شوهرم معتاده و کاملا بچه ننه ازترس مادرش حتی مارو نمیتونه ببره دکتر..
خسته شدم بخدا ازوضیعت های شوهرم تامن حرف نزنم حرف نمیزنه هنگار فقط ی کنیزتوخونشه
خونه بابامم نمیزاره برم میگه برو ازمامانم اجازه بگیر مامانش هم درجامیگه نه ..
بدبخت منم که خانواده پدرم پشتم نیستن چندبار رفتم ب دلیل قهر ولی هیچ کدوم پشت من نیستن ودوباره میفرستن منو توروخدا کمک کنین چکار کنم
سلام عزیزم حرفه ای چیزی بلد نیستی که بتونی آروم آروم مستقل شی
از مادرشوهرت اجازه بگیری؟؟؟؟؟
والا الان خیلی وقته اجازه از شوهر هم معنی نداره چه برسه به مادرش
چی بگم خانوادت چرا نمیخانت؟
با اين وضع دستتم كه تو جيب خودت نيست متاسفانه هيچ كازي نميتوني بكني
یعنی اجازه شما دست مادرشه؟
تهدیدشون کنه به طلاق منم بچم تازه بدنیا اومده میخوام ببرمش دکتر کادرشوهرم نمیزاره
🚶♀️🚶♀️🚶♀️
😐😐😐😐
به نظرت چیکار باید کنی
اینطور که گفتی باید بسوزی و بسازی
از اول رو دادی دیگه
وقتی بار اول گفت برو از ننه م اجازه بگیر مَغلَته بازی در میاوردی و سر صدا میکردی الان اینطور نمیشد
خانواده دخترا ترسو هستن .واسه همین پشتت نیستن
طلاق راحت نیست
طلاق رو کسانی میگیرن که خیلی محکم هستن .
یعنی نیش و کنایه خانواده رو به یه ورشون میگیرن .فامیاا میان نصیحت کنن که زندگیته برگرد رک میگن به تو ربط نداره حتی دایی و خاله باشه طرف مقابلشون .
کلا خیلی صبورن . در حدی که مسخرشون کنن بخندن بهشون .نیش و کنایه بزنن . یا خوشحال باشن داره زندگیش از هم میپاشه . همه رو به یه ورشون میگیرن و بی خیال .
هر کیم حرفی بگه ۱۰ تا میزارن روش بارش میکنن دمشونو بزارن رو کولشون و فرار کنن .
اینطور نباشی بری برای طلاق روانی میشی .
نظره خودت چیه از این زندگی که توش هستی چی میخوای اون مهمه !
اگرم بلد نیستی سعی کن به یه ترفندی یه کارایی یاد بگیری که وابستگیت کمتر شه
