مجرده
یکی از اقوامدور فوت شده ما میریم مراسماتش رو مقل تشییع جنازه و ابن جور مرتیم ها
بعد اون اقا هم هست
با اینکه میدونه متاهلم
اما ی جوری نگاهم میکنه
مثلا دیشب داشتم روسریم رو مرتب میکردم یهو اتفاقی ب سمتش که برگشتم دیدم یواشکی داره نگام میکنه نگاشم سنگینه یعنی عمیقه
چ جوری بکم
دیدین مثلا ادم از یکی خوشش بیاد یا یکی که همیشه تو فکرش بوده رو وقتی ببینه چ جوری نگاه میکنه اینم همینطوری نگام میکنه
ی طورایی عاشقانه و اینا
بعد هی سرصحبت باز میکرد مثلا یکی حرف میزد ایشون منو نگاه میکرد میگفت مثلا عمو چی گفت من نفهمیدم
منم مثلا گفتم داش راجع ب قدیما حرف میزد
بعد من ی کم حقیقتا میترسم
منظورش چیه