اره
باهم مسافرت و همه چی میرفتن
داستان رو برام تعریف کرد که تو فکر نکردی رابطه به اون بلندی چرا به جایی نرسید ( مامان هاشون میدونستن ) دختره خیانت میکنه .. بعدش هم برمیگردن به هم ولی دیگه دختره شوهر کرد
قطعا دختره کاری نمیکرد ازدواح میکردن ولی دیگه ب قول خودش غیرتش نزاشت
نمیدونم چن بار که ازم ناراحت شد گف که اره من برای تو سعی کردم بهترین باشم حداقل...نمیدونم ت تنها دختری هستی که من این همه بش خوبی کردم ولی نفهمید ، توقع داشتم بهتر شی .. فلانی با ماشین میومد در خونه التماس میکرد بریم بیرون هفته یک بار ( ما اولاش مخصوصا همش پیش هم بودیم ) هر صبحی که در مغازم نمیرم همون قدر ضرر میکنم بخاطر تو .. بابام عصبیه همش غر میزنه و..🤣
اره
از نظر این که جز من با هیچ دختر دیگه حرف نمیزنه خیالم راحت راحته
همون روز اول رمز گوشیش اینا بهم داد .. وقتی بیرونیم کلا گوشیش آزاده .. حتی از ماشین پیاده میشه میزاره همونجا
بعد از نظر مالی و تیپ و قیافه هم خوبه
فقط یکم غد و پر اعتماد بنفسه 😂
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
