سلام
بعد 3 سال تو خونه پدر موندن و دادگاه رفتن و دستش رو شد که 1 ساله زن صیغه ای داره
زن صیغه ای شوهرم 1 ماه پیش بم زنگ زد که کجایی شوهرن اموالمو خورد و ما میخواستیم فرار کنیم بریم آلمان تو فرودگاه ترکیه دیپورت شدیم و 8 روز زندانی
خلاصه کلی گریه و زاری و....و گله های من که اونموقع با شوهرم فرار میکردی یادت نبود من هستم حالا چزا زنگ میزنی
بعد تو دادگاه من به منشی قاضی گفتم (البته قاضی نبود ) و نشی احمق که یه خانم بود طرف شوهرمو گرفت که حقش بوده زن گرفته و فلان
حالا بعد از دادگاه شروع کرد پیامهای دوست دارم و ....
میخوام برگردی و پشیمونم
بعد ک با مامانم رفتیم اصفهان باش حرف بزنیم ( من و شوهرم اصفهان زندگی میکردیم )
میگه میخام برم یونان البته به منگفت
بعد گفت باهم بریم و قاچاقی ، اول بریم ترکیه و قاچاقی از راه جنگل بریم یونان
میگه پول جور کن 50 تومن بریم باهم
بعد حالا امروز میگه من خودم میرم تو بیا اصفهان تو خونه زندگی کن تا برات دعوت نامه بفرستم
یا وسایلا خونه رو ببر پیش مامانت زندگی کن تا دعوت نامه برات بفرستم
ماهی هم 10 میلیون برات میفرستم