پدر و مادرم هرچقد تلاش میکنن هرجقد ب خدا پناه میبرن انگار خدا نمیبنتشون خواهرم توی شهر کوچیک نامزدیش بهم خورد دیگه موقعیت ازدواج نداره مادرو پدر چهار تا بچه دارن سر هرکدوممون ی جور بدبختی کشیدن ی مدت شوهر ومادرشوهرم اذیتم میکردن ابرو نذاشتن واسمون مامانم امشب میگفت نصف قلبم مرده