قربونت برم پنبه جون چشم حتما ...قبلا خیلی در موردش نوشتم
باز مینویسم
یه بار که دیدی تاپیک خلوت و من بیکارم حتما بپرس عزیزم
ریپلای خیلی دارم ....از تاپیک هم کلی عقبم
نمی‌خوام بی احترامی بشه به دوستامون
حداقل بخونم و لایکشون کنم ❤️
ولی هر وقت دیدی سرم خلوت تر بود بپرس عزیزم
اون قسمتی که مشکل داری و نمیتونی برسی بکو
حتما من و دوستان کمکت میکنیم ❤️
سلام دوستان بادرایت خودم😘😘🌺🌺🌺
سلام معصومه جونمممم🥰🥰🥰❤❤❤
برای موفقیت همه تون خیلی خوشحالم هر کدوم از پستها که از خریدن بود خداروشکر کردم برا خوشحالیتون🥰🥰🤲🤲🤲
عزیزان واسه زندگی منم دعا کنید دعاهای شما گیراست
همسرم با برادرانش شریکی کاری رو شروع کردن که فعلا کار رو روال نیفتاده وخیلی تو فشار هستیم کرایه خونه و مغازه مخارج خونه و بچه ها خلاصه خیلی برام سنگینه
مدیریت خیلی خوبی دارم تو خرج کردن ولی چون پولی نمیاد اونهم به مشکل خورده با این حال اصلااا بدون پول نموندم شده ته کیفم ۵۰۰ نگه داشتم تا به صفر نرسیم
دعا کنید زودتر کار شوهرم بگیره من هم خیلی دوست دارم خونه دار بشم دیگه بعد ۱۵ سال مستاجری واقعا خسته شدم
یه ماشین داشتیم که رفت برا شراکت
یه مسکن مهر هم ثبت نام کرده بودیم الان ۳ قسط عقبیم نریختیم که شوهرم اصرار داره امتیازش رو بفروشه من نمیزارم یه زمین ۵۰ متری هم تو شهرستان شراکتی خریدیم که اونم میخواد بفروشه بزاره برا کارش که اونم من مخالفم
نظرم اینه دیگه سرمایه گذاری برا شراکت کاری بسه هرچی در آوردین با همین دربیارین
زمین و مسکن بره برا خرید خونه ولی همسرم مخالفه میگه من کار کنم میتونم خونه بخرم
شما بگید من چیکار کنم
سلام عزیزای دلم دوستای قشنگم ❤️
بالاخره کارام تموم شد و من نشستم پای گوشی 😉
عصر که از باشگاه دخترا برمی‌گشتم
دیدم هویج کیلویی شش تومن
گفتم والله مفت 😉
سه کیلو گرفتم شد هجده تومن 😉
پول یه پفک هم نشد 😉
عصری به دخترم گفتم تو به شاممون برس
منم به‌هویج ها برسم 😉
با حوصله نشستم تمیز کردم و خورد کردم بعد قشنگ شستم و سرخ کردم 😉
بعد ریختم تو صافی و ..روغنش که کامل چکید تموم شد
ریختم تو پلاستیک و تاریخ رو با ماژیک نوشتم و قشنگ صاف و پهن کردم که فریزرم مرتب و منظم دیده بشه 👌
و گذاشتم تو فریزر✅
بچه ها این تاریخ نوشتن خیلی خوب ها
میفهمی که کدومش رو زودتر استفاده کنی
کدوم رو دیرتر ....👌
و اون روغن اضافی که ازش موند ریختم تو ظرفهای کوچیک بستنی ...
همون ظروف بستنی های لیوانی که گرفتیم خوردیم
من اونارو نمی ندازم دور 😉بعد خوردن می‌شورم
نگه میدارم ...یکی دوبار که ازش استفاده کردم و جایگزین دیگه اومد می اندازم دور
خلاصه روغن هویج ها رو هم بعد خنک شدن ریختم تو بستنی خوری 👌 گذاشتم فریزر
این روغن رو هم مخصوص میذارم برای سوپ ها و آبگوشت
چون رنگ هویج رو که گرفته 😉برای سوپ و آبگوشت عالی میشه
و دوباره روغن استفاده نمیشه 👌
ادامه دارد
ز سه کیلو هویج ...چهار بسته هویج خورشتی در اومد
که واقعا باصرفه و اقتصادی میشه
مهمون که اومد میذاریم کنار مرغ ...یا چلو خورشت میذاریم 😉
اینجا سیب زمینی کیلویی بیست و چهار تومن
سه کیلو هویج 🥕 مساوی چهار بسته خورشتی
چهار بسته خورشتی هجده تومن .....یک کیلو سیب زمینی بیست و چهار تومن
تومن ...کدوم باصرفه تر ؟از همه مهمتر اعیونی تر ؟
حدود یک ساعت و نیم هم وقت گذاشتم تا به سرانجام رسید
ولی خیالم برای حداقل چهار دفعه مهمون اومدن راحت شد 😉
خب بریم سر اصل مطلب 😉 کارهایی که این چند وقت کردم
ادامه ....
یک 🌺پاگشایی برادارم که سنگین ترین و مهم ترین بخش کار بود که به لطف خدای بی همتا با سربلندی انجام شد ✅
پرداخت قسط طلا فروش به مبلغ چهل ملیون و خرید پونوزده و نیم گرم طلا 😍✅
برای امسال که از در آمد خودمون و از مدیریت صحیح خونه دویست و پنجاه گرم طلا نوشته بودیم یادتون هست دیگه در کل چهار صد گرم ؟
دیروز حساب کتاب میکردم با گرونی طلا که یه هویی اینطوری رفت بالا قیمت دویست و پنجاه گرم میشه چیزی حدود هشتصد و پنجاه ملیون
😉
فعلا که پو نوزده و نیم گرم گرفتم 😍
حالا حالا ها کار دارم 😉
تلاش میکنم 👌 تا طلاش کنم
به آرزوهام قول رسیدن دارم 😍
خداوند خودش گفته از تو حرکت از من برکت 👌
من میتواااانم 😊 باااااید هم بتوانم
یه حرفی رو بزنم تا تهش میرم 😉
یا راهی خواهیم یافت 😍 یا راهی خواهیم ساخت 😍
خب کار بعدی ام قرعه کشی که شرکت کردم 😉
به خاطر تورم به صاحب قرعه گفتم که مارو سه تا بنویسه
سه ملیون به اسم دخترا و چهار ونیم به اسم خودم ✅
و چهار و نیم به اسم همسرم 👌که بنده خدا اصلا روحش هم خبر دار نیست 😊
از شانس دخترا نفر دوم و خودم نفر سوم در اومدم 😉
هجده ملیون واسه آخر خرداد ✅
و بیست و دو ملیون آخر تیر ✅
و بیست و دو ملیون همسری نفر پنجم یعنی آخر شهریور ✅
در کنار اینا هم طلا رو هم خواهم گرفت ✅
دیگه نمیگم که من قرعه گذاشتم
چالش های سفت و سختی گذاشتم برای امسال 😉
چون هدف هایی که تعیین کردم برای امسال خیلی خیلی برام مهم 😍و اصل کاری اون هدف اصلی 😍😍🤩🤩
اصلا عجیب فکرش هم واقعااا قشنگ 🥰
کار بعدی که کردم ...در جهت پیشرفت زندگی ام
خرید قابلمه ی گرانیت به مبلغ سه و هشتصد گرفتم
هم تابه اش ...هم قابلمه اش 😉جنس ضخیم و عالی اندازه ی سی نفر
که واقعا لازم برای مهمونی ها ✅
گفتم که باید از هر لحاظ بیست باشیم 😍
دستمون پر باشه 👌 ولی یه ظرف و ظروف نداشته باشیم واسه جلوی مهمون
ارزشی نخواهد داشت دوستای من 👌
گاو صندوق امون پر باشه ..ولی اندازه بیست نفر قاشق و بشقاب نداشته باشیم 👌مهمون بیاد بریم از همسایه سبد آبکشی و قاشق بگیریم ارزشی ؟.....نخواهد داشت
اینارو که میگم یه روز یادم بندازین وقتی سرم خلوت بود مفصل حرف بزنم 👌همون منظور بی تدبیری وبی مدیریتی یارو رو که فقط شکم ...فقط و فقط شکم 🙁
مهمون هم میاد بدو بدو می‌ره دره همسایه که به من سبد آبکشی بده 🤦
یادتون باشه عزیزای من ....دیوار خونه رو به اسم مرد میگن
ولی توی خونه رو به اسم خانوم خونه میگن ♥️
منظور ...خونه و مسکن به عهده ی مرد زندگی هستش 👌
ولی داخل خونه وظیفه ی خانوم خونه است
مردا که عزیزان اینطور چیزارو نمی‌فهمه 👌
که چند تا بشقاب کافی ...چند تا لیوان میخواد واسه خونه 👌
اینا هنر خانوم خونه است 👌زن بودن خانم خونه رو نشون میده 👌
که بتونه خوب مدیریت کنه 👌و کم کم بگیره
یاد ندارم از دوران کودکی که ...خرازی بیاد و بره نامادری من یه چیزی ازش بر نداره ❤️
ما هم اونطور دیدیم و اونطور ازش یاد گرفتیم
به خونه زندگی به ظرف و ظروف خیلی اهمیت میدیم
البته عزیزان ...در حد اندازه هاااا 😍 نه زیاد از حد
که الکی بمونه تو کابینت ها خاک بخوره ...
میگفتم .....
قابلمه و تابه رو اقساطی برداشتم و با چونه گفتم همون سه ونیم حساب کنین ✅خیلی چونه زدم گفتم مشتری دایم خودتون هستم 👌سیصد تومن هم عیدی بدین 😁😊
سال دیگه یه عید دیگه در پیش رو من هفته پیش ازش عیدی میخواستم 😁🤦
خلاصه سیصد رو تخفیف گرفتم باز غنیمت دیگه 😊
پول یه دونه بلیز که میشه 😊
و یه ملیون پیش دادم بهش ✅و مابقی هفتگی
خرید پادری برای جلوی ورودی که همیشه جلوی دید ✅
و برای این قسمت هم بگم که عزیزان
کسی که وارد ساختمون میشه ..توی خونه رو نمی‌بینه👌
ولی جلوی ورودی همیشه جلوی دید 👌
حتما جلوی ورودی رو تمیز و با سلیقه نگه داریم که ...اکه مهمون یه عزیزی اومد
خجالت نکشه از اینکه ما همسایه اش هستیم ✅👌
یه پادری خوشگل و خوش رنگ 😍
و به بچه هام سپردم از کودکی که
کفش رو کنار در میارن نه روی پادری
ادامه ...
کفش رو کنار در میارن نه روی پادری
پا بدون کفش میذارن رو پادری 👌اینا نکته های کوچک هستن ولی در اصل مهم 👌
هم زود زود کثیف نمیشه که هی بخوای بشوری از کیفیت بیوفته 👌
که هم زحمت داره ...هم پودر ماشینی میخواد ...هم آب مصرف میشه
که اینا همشون هزینه است 👌
از همه مهمتر با تند تند شستن هم خراب میشه . باید بذاری کنار و یه جدیدشو بگیری 👌😊
و کار دیگه ....
دختر بزرگ رو دو جلسه برای زبان نوشتم ...با اینکه معلم زبانش گفته بود که من نیاز نمی‌بینم بیاد چون ماشاالله خوب درساش
معدل ترم اول نوزده و شصت و پنج صدم بود 😍
با اینکه معلم گفت نیاز نمی‌بینم ..ولی گفت مامان یکم احساس میکنم فلان درس رو متوجه نمیشم
گفتم خب برو و یاد بگیر مامان جان ..و نگران پولش نباش ❤️
و وام ویپاد که سه ملیون بود رو گرفتم دادم به طلایی که برداشتم از طلا فروش ✅
خدارو شکر قسط آخر اسنپ پی رو هم دادم و تمااام ✅
و دوباره یه سکه ی ۱۰۰سوتی برای پس انداز دختر بزرگ از پول تو جیبی های خودش گرفتم براش ✅
و اماااا کار خیلی مهم در رابطه با سلامتی خودم که کردم
غذامو خیلی کم کردم به حداقل رسوندم 🥰😍
واقعا نیاز که انسان هر از گاهی خودش رو به محک و چالش بکشه 😍
روی خودم خیلی کار کردم روزی فقط پنج قاشق در هر وعده میخورم 👌غذای نونی باشه فقط یه دونه نون دولتی که اندازه ی یه لقمه ی متوسط 🌺 اونو میخورم 👌 دیگه زیاد نه ....
اونقدر این مدت کم خوردم که معده ام کوچیکتر شده 😉
خورده ریزا رو هم به حداقل رسوندم از شکلات و چیپس و ....
استایل بدن برای من خیلی خیلی مهم 👌
با اینکه غذام قبلا فقط دو کبگیر برنج بود
ولی بازم جا داشت که کمترش کنم 👌
روزی فقط پنج قاشق غذاخوری و خورشت روش 😊
در ضمن به هیچ کس هم نمیگم که من تو رژیمم 👌
چون تو رژیم نیستم کلا میخوام کم کنم غذامو 👌
اولا که سن که میگزره آدم خیلی دلش میخواد فقط بخوره
اشتها باز تر میشه 👌معده گشادتر میشه
وزن هم می‌ره بالا 🙁
انواع بیماری ها میاد سراغمون
انواع پا درد ها ...زانو دردها 👌
پس چه بسا که از همین ابتدای جوانی ...یا میانسالی غذامون رو به حداقل برسونیم
کمیت مهم نیست بچه ها کیفیت مهم 👌
من الان حدود یه ماه که غذامو به کمترین حد رسوندم
و یک کیلو و دویست گرم هم لاغر کردم 😉
در کنارش هم ورزش و پیاده روی فراموش نکنین
برای امروز خیلی حرف زدم ببخشید ❤️
این پست رو قرار بود شب بفرستم که نوشتم نصفه موند
یه عزیزایی اومدن سر زرده موند واسه امروز 😉
باز هر کدوم از دستاورد ها رو بگین ریز توضیح میدم براتون
خانوماا میشه به منم کمک کنین، من تازه ازدواج کردم، اصلا نمی‌دونم چیکار کنم، :( همسر من درآمدش مقطعیه، یعنی تو تابستون کار میکنه تا آخر پاییز حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ درآمدش میشه، خب این درآمد ، چون یکجا میاد ، دلش نمیاد خرج خونه بکنه،. وقتی ام که میریم خرید خونه ، یه هو ۲ ملیون خرج میشه، برنج و گوشت و روغن و لباس و همه یه جا، منم میزازم با خودش همه رو بریم ، چون اگه تنها برم میگه بهت انداختن که اینقدر گرون شده، ولی با خودش برم می‌فهمه که قیمت‌ها همینه.... خلاصه، این درآمد خوبه ولی طوری نیست که من بتونم مدیریتش کنم، یعنی مدیریتش دست خودشه، خب من اینجوری پس انداز ندارم، از طرفی همه میگن شوهرت درآمدش خوبه تو چرا لباس خوب و گرون نمی‌پوشی، چرا طلای زیاد نداری، چرا فلان چرا بهمان...
نمی‌دونم چیکار کنم، میگمم چون این پول یه دفعه میاد ، همسرم دلش نمیاد خورد خورد خرج بشه، میگه بمونه باهاش یه کار بزرگ انجام بدیم، کار بزرگشم همیشه با شکست مواجه میشه، یا طلا میخره با ضرر میفروشه، یا متور خریده یا ماشین خریده، و...
چشم عشقم😘
راستش من شوهرم ماشین سنگین داره(شریک هم داریم) ماهی ۸۰ گاهی وقتا بیشتر درآمدشه
۶۰تومن قسط داریم ......بقیش هم خرج میشد
یعنی کمه کم ماهی ۱۵ خرج خونه میشد
من تا وقتی پول داشتم تا اخرشو خرج میکردم
ی روزایی میرسید ی وانتی پنبه اورده بود منم بالش هام نرم شده بودم نازک شده بودن ۳۰۰
تومن توی خونه پول نداشتم ک بخرم
خیلی غصه خوردم
سالگرد عقد و ازدواج تولد و ولنتاین روز مرد
من ی قرون پول نداشتم واسه شوهرم
یا روز مادر کادو بخرم
خیلیییی بی برنامه بودم
شوهرم وقتی باهام بحثش بشه هزار تومن تو کارت نمیزاره و من واقعا لنگ هزارتومن
شارژ میموندم
هفته ای ۴۰۰تومن فقط میدادم تنقلات و میخوردم
اضافه وزنم دارم
ی قرون پس انداز نداشتم
خداروشکر ب لطف تو تونستم ۳۸۰۰ جمع کنم و با کاربری قبلیم بهتم گفتم عزیزم
دادمش ی سکه پارسیان یک گرمی
از وقتی باهات اشنا شدم(یکی دوماهه) تنقلات دیگه نخریدم و ۲کیلو هم کم کردم
۱۵۰۰ پول تنقلات جمع کردم شوهرم واسه قسطش پول کم اورد دادمش همین روزا بهم پس میده
۱۲۰۰هم فعلا تو کارتم ذخیرع کردم مرداد ماه تولد شوهرمه ۱۵۰۰ هم اگه بهم برگردونه
بازم تلاش کنم جمع کنم تا تولد شوهرم بدمش ی تیکه طلا
