چند روز پیش یکی از دوستای همسرم زنگ زد که می خواد یک سر بیاد همسرم بهش گفت شام بیام اونم گفت باشه
اما حدود ساعت ۳ زنگ زد گفت من فقط ساعت ۵ یک سر میام خونه بعدش جایی کار دارم
خلاصه ساعت ۵ که ساعت ۴ اومد بدون هماهنگی هم یکی دیگه از دوست هاش رو هم آورده بود ( ما نمی شناختیم)
منظورم اینه اکثر مردم برای دل خودشون کار می کنن براشون مهم نیست تو این گرونی طرف چیزی تدارک دیده یا نه
___________
از طرفی یکی از خواهرام که فوق العاده بی برنامه است ساعت ۶ عصر زنگ زده که ما بیاییم عید دیدنی که منم بهش گفتم امشب نه
چون هم همسرم شب ها می‌ره آب درمانی هم اینکه من نمی تونم به خودم به خاطر بی برنامه بودن یکی دیگه به خودم سختی بدم.
والا دیگه عصر سر زده و یکهویی جایی رفتن گذشته
یاد خواهر خودم افتادم.😬
مدیریت مالیش واقعن بد از لباس از طلا از پوشاک بچه میگذره یعنی به خیال خودش داره قناعت میکنه.
صبحونه اکثرن در حد یه چای خالی وپنیر میده به بچه هاش ،غذا وقتی میپزه انقدر زیاد میپزه که چن روز غذای تکراری میخورن.
اما تا دلتون بخواد بچه ها اهل هله هوله یعنی زمستون تو چله سرما این بچه ها یخمک به دست ولواشک به دستن.
وقتی شوهرش میوه میخره همون روز میوه ها خورده میشن.
مادرم کلی حرص میخوره ،خیلی با شوهرش سر این مسائل به مشکل برخورد .اصلا انتقاد پذیر نیست.
من حتی غیر مستقیم لینک تاپیک و براش فرستادم که یه چیزی یاد بگیره
اما گفت ولمون کن بابا حوصله داری🙄.
اما خصلت های خوب کم نداره صبوره قانع مهربونه ،مادر خیلی بامحبتی هست .
فقط کاش کمی انتقاد پذیر بود.
عزیزم وقتایی که خودتون هستید یک غذا رو چند بار امتحان کن دیگه دستت میاد
منم شده بعضی وقت ها برای مهمون غذا پختم اما اون جوری که دلم خواسته نشده اما اهمیتی نداره چون من همه ی تلاشم رو می کردم که خوب بشه
بعد هم ما که آشپز حرفه ای نیستیم
یا جایی می ریم غذا در حد رستوران لوکس بهمون نمی دن
تو خود رستوران هم گاهی غذا بد میشه
عوضش اینجوری با تمرین و اعتماد به خودت کلی تو هزینه ها صرفه جویی میشه
سلام به خانومای با انگیزه و مدبر تاپیک🤗من تازه وارد جمعتون شدم از شما خانومای باتجربه می خوام بهم بگین عملکردم تو این دوسال چطور بوده ارزیابی کنین و اگه انتقادی یا پیشنهادی هست خوشحال به خواهر کوچیکترتون بگین😘🌸🌸
من حدود دوسال و نیمه ازدواج کردم،همسرم وقتی اومد خواستگاریم هیچی نداشت صفر مطلق فقط کارش مشخص بود ک البته کارگرم هست و حقوقش برپایه وزارت کار...
ما وقتی ازدواج کردیم از همون اول چندتا قرعه برداشتیم که بخش زیادی از حقوق بشه پس انداز فقط دوتومن می موند برامون خلاصه ک چن ماهی گذشت و وام ازدواج منو همسرم جور شد و گذاشتیم رو هم+قرعه ها+ یکم قرض+پول رهن همون خونه ک ما یه واحد آپارتمان تو محله متوسط رو به پایین شهر خریدیم و باز وام و قرعه برداشتیم ک بتونیم پول رهنو جور کنیم وسایلامونو بخریم عروسی جمع و جوری بگیریم و بریم سرزندگیمون که خداروشکر کمتر از دوسال اینا جور شد و اومدیم خونه خودمون الان سر خونه قسط می دیم نزدیک۹تومن و حقوقش۱۴ تومن شده امسال...حالا تازگی قرعه جدید می خوایم بنویسیم که می دونم تحت فشار قرار می گیریم هدفمون ماشینه چون همسرم حدود۴۰دقیقه توراهه برسه محل کارش...این قرعه صد میلیون ماهی چهار تومنه نمی دونم ارزش داره یکم دیگه ب خودمون سختی بدیم ماشین بخریم یا داریم عجله می کنیم و...
آخه یه سفر نرفتیم باهم تاالان و واقعن از وقتی ازدواج کردیم قناعت کردیم ولخرجی نداشتیم...
راهنماییم کنین خواهرا(البته اینم بگم خودم کار تو خونه می زنم ماهی دوتومن میوفته واسم اما می خوام فکر کار بیرون با شرایط بهتر باشم)ولی همسرم میگه زیاد داریم خودمونو درگیر می کنیم میگه کار بیرون سخته واست و وقتت وقف کار میشه و خلاصه محدودیت هایی برات ب وجود میاره...
به جز ۱۰۰ تومن عیدی که به نوه فامیل همسرم دادم( درستش این بود که ۵۰ بدم) تو بقیه موارد مدیریت داشتم و واقعا از خودم راضیم
البته یکی دو جا همسرم جوگیر شده و خرج اضافه کرده ولی اونم میگذریم.
مثلا دو تا مهمونی رو هم یکی برگزار کردم، چون همه تو یه رنج سنی بودیم و از طرفیم دوست داشتم اینها با هم آشنا بشن
یه مهمونی ۳۰ نفره هم داشتیم که اون رو هم کاملا مدیریت کردیم (با کمک یکی از فامیل)
میمونه یه ۱۳ بدر که خوشبختانه اونایی که باهاشون هستیم حواسشون به دخل و خرج هست
اتفاقا منم خیلی دوست داشتم اسم دسته گلای شما و بقیه بچه‌ها رو بدونم ی سری میخواستم پیشنهاد بدم فکر کردم خودمم باید بگم و چون اسم بچه‌هام تقریباً خاص هستن بدون شک شناسایی میشم🥰🥰🥰 ولی اسمهای پر تکرار مثل زهرا و محمد و علی خوبن هیچ کی شناسایی نمیشه
ی خاطره از اسم براتون بگم ک چ دردسری برامون شد
چن سال پیش با دختر عموم تو مترو بودیم ک دختر عموم زنگ زد ب داداشش گفت محمد کجایی شب میای دنبالم آغا از بعد این تماس ی دختر خانمی دیگه چشم از ما برنمی‌داشت من هی میگفتم نکنه براش آشنا هستیم، نکنه داره فکر میکنه ما شبیه هم هستم و کلا از این فکرا بخدا پلکم نمیزد فقط زوم کرده بود ما هم چیزی نگفتم تا اینکه ما از ایستگاه پیدا شدیم افتاد پشت سرمون صدامون زد وایسادیم از دختر عموم پرسید محمد کیه بهش زنگ زدی؟ ما با تعجب با چشمای گرد شده گفتیم چی؟ گفت با محمد چ نصبتی داری ک بهش زنگ زدی بیاد دنبالت گفت داداشمه گفت قسم بخور؟کجایی هستی؟خونتون کجاست؟ و هی سیم جین میکرد ما هم تو شوک اینجوری بودیم😧 ک من بهش گفتم خانم حالت خوبه؟ چته ب توچه ب کی زنگ زده و کجایی؟ یهو با حالت گریه گفت آخه اسم نامزد منم محمده ی لحظه فکر کردم ب اون زنگ زدید حالا ما هنگ تر از قبل😲😲 لبه کیفش رو گرفت و گفت بخدا من قرصم استفاده میکنم دست خودم نیست خیلی نامزدمو دوست دارم منم گفتم مطمئن باش زندگیت اینجوری بخوای پیش بری دوامی نداره و تو همین نامزدی ب پایان میرسه گفتم آخه اسم محمد حالا اگه اسم خاصی ام بود بازم حرفی ولی محمد نصف فامیل ما اسم مرداشون محمد و علی هستش اینجور نکن هم خودت نابود میشی هم همسرت هم زندگیت گفت آره بخدا همسرمم دیگه خسته شده دیگه هیچی ما ب راهمون ادامه دادیم و اون وایساد با مترو بعدی بره ولی بعد این همه سال همیشه بهش فکر میکنم و از خدا میخوام کمکش کرده باشه چون ب بعد دردی مبتلا بود چ دختر ناز و خوش تیپی هم بود
نکتش اینکه
زیاد با تخیل و قضاوت خودمون داستان نسازیم و زندگی رو ب مخاطره نندازیم
مواظب زندگیمون باشیم ولی از راه درستش
همدیگه رو دوست داشته باشیم ولی از راه درستش گاهی وقتا دوست داشتن زیاد(در حدجُنون) خطرناک‌تر از دوست نداشتن میشه
همدل و همراه باشیم ولی درست و صحیح
برای اتفاقی ک نیفتاده قصه نسازیم و عزاداری نکنیم ک زندگی رو ب کام خودمون و دیگران خراب کنیم
اگه محبت و احترام گذشت و فداکاری، عشق و عشوه گیری، قهر و ناز، گریه وخنده، خرج کردن و خرج نکردن، و هرچیز دیگه ک اثری بر زندگی و روابط ما داره اگه درست، ب اندازه و ب جا باشه مطمئنن برای ما تاثیر مثبت خواهد داشت در غیر اینصورت خیرررررر
سلام دوستان گلم
صبح قشتگتون بخیر و شادی
من وارد سایت حقانی شدم و می خوام مثل شما پول بذارم که وقتی زیاد شد طلا بخرم
وارد قسمت خرید طلا شدم موبایلم رو وارد کردم
یه کد برام اومد اونو ثبت کردم
حالا چیکار کنم؟
رفتم قسمت مرور محصولات و یه طلای 166 تومنی 50 سوت انتخاب کردم وارد درگاه شدم و پرداخت کردم درسته؟
روکین جان دستت درد نکنه خرید اینترنتی طلای حقانی رو گفتی عزیزم منم 50 سوت خریدم
خدا به پولت برکت بده
