پنج شنبه تولد بچه خواهرمه ، دیشب خواهرم زنگ زد بهش دعوتش کرد، امشب گفت من نمیام و قهر کرد، دیروزم بابام بعد عمری اومده بود خونمون طفلی نوبت دکتر داشت این دو سه ساعت فقط باد کرده بود منم دیگه طاقت نیاوردم تاپیکای قبلما ببینی متوجه میشی چه قدر بدبختی میکشم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.