برادرشوهرم از شوهرم متنفره يه ادم زن باز لا ابالي كه زنشم ولش كرد رفت هر روز خدا با يكيه كه اونش ربطي به ما نداره اما هر روز يه دردسري براي شوهرم درست ميكنه از شوهرم نفرت داره و بصورت رواني وار بهش حسادت ميكنه اينو پدر مادرشم ميگن هميشه نميدونم اين پسرمون چرا هي داداشم داداشم ميكنه روز خوش نداره از حسادت داداشش الان تازگيا كه باهامون دعوا كرد منو فحش داد به منم تهمت زد بعدش خيالش راحت نشد رفت برامون طلسم درست كرد كه جداشيم بماند با چه بدبختييي باطل كرديم هرجا ميرفتيم ميكفتن كسي كه طلسمو گرفته سره سفره ي خودتونه الان بنظر شما من از دست اين رواني چيكار كنم كه بيخيال زندگيه ما بشه توروخدا راهكاري چيزي سراغ دارين بگين من هي به شوهرم ميگم درگير نشو اما يك عالمه بهمون خسارت مادي زده تاحالا شوهرم ميكه خسته شدم تا كي بخاطر پدرمادرم سكوت كنم🙁
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.