ممنون
پارسال بود خواب دیدم ی قسمت از حیاط ک خاکیه اب گل الوده ک همینجوری ک دست میزارم تو اب ی جسد ی خانم ک خیلی وحشتناکه میاد بیرون
بعد ازش فرار می کنم میخواد ی گردنبدی بهم بده ک میترسم قبول نمی کنم
بعد میرم داخل ی اتاق(خونه قدیمی خواهرم )ک مثل کاخ میمونه ایقد ک زیباس دوباره میاد گرنبند بهم میده و قرنیه چشمش ک مثل مهره میمونه با رنگ های مختلف همش میده ب من
میگه زن ی اقای شده ک اون اقادخترش از بلندی پرت کرده کشته
ک الا پشیمون.فک کنم خودشم خودشی کرده بود
(اگ اشتباه نکنم جسد دخترشم دیدم ک حرکت نمی کرد.ولی خودش بامن حرف زد)