بچه ها من ۱۲ ساله ازدواج کردم یه بچه ۵ ساله هم دارم
عاشقش شدم با اینکه اس و پاس بود هیچی نداشت باهاش ازدواج کردم به هزار بدبختی و هزار سرکوفت از خانواده ام زندگی رو ساختیم
خودمم کار کردم هر چی داریم اسم منه
شوهرمم یه مقداری گاهی پس انداز میکرد میذاشت وسط
چند وقته شوهرم دیگه ابراز محبت نمیکنه واسه چیزای الکی باهام سرد میشه
میدونه خودم کار میکنم همش ازم پول قرض میگیره یا نمیده یا خیلی زور بزنم یکسال بعد بتونم ازش بگبرم