حالا هم میگه تا اخر سال جمع کن بریم نزدیک پدر و مادرم میخواد هر روز بره خونشون و باز دخالت هاشون شروع بشه
بددهن و فحاشم هست قبلا نزدیک اونا بودیم پدر و مادرم این شهرین که الان هستیم هر بحثی میشد میگفت همینه که هست نمیخوای به سلامت
خیانت کرده
نکات مثبتش هم یه خونه و ماشین داده اما اجازه اشتغال را ازم گرفت و هر روز خودش و خانوادش همین خونه و ماشینا تو سرم میزنن و میگن میخوای زندگیت درست بشه بیا خونه را پس بده