الان چهار روزه پسرای 18 هفته ایمو از دست دادم...سالم سالم بودن ...تا لحظه آخر تو دلم تکون می خوردن...یکیشون که جفتش پایین بود به سرکلاژ فشار آورد و مجبور شدن سرکلاژمو باز کنن.همین که باز کردن کیسه اب پاره شد...
زنده دنیا اومدن...
الان صبحا بیدار که میشم باهاشون حرف میزنم...اما نیستن که با تکون خوردن جواب سلاممو بدن..وقتی گشنه میشدم انقد لگد میزدن
الان واسه کی چیزی بخورم...دلم براشون یه ذره شده ...الان کجان؟؟؟ نکنه سردشون باشه...گشنه باشن...منو لایق مادر بودن خودشون ندونستن...
برام دعا کنین دلم اروم بگیره...دلم میخواد برم پیش بچه هام...دیگه نمیخوام زنده باشم.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم...