2777
2789
عنوان

عروسی

| مشاهده متن کامل بحث + 13991 بازدید | 147 پست
اینطور بود که عروسی گرفتیمو ۳شب رسیدیم خونمون که فقط جای خواب داشت اینقدر شلوغ بود وسیله نچیده بودیم ...

الله الله الله 

فکر کنم اسی فهمید زندگی خودش عاشقانه تر بود قانع شد 

اسی امشب با خیال راحت بخواب دلبندم

از ما بپرس ک بگوییم درد چیست مشتی صغیر مصلحت عام میکنند🤍 ترومای من این بود ک باید از خودم در برابر کسایی دفاع میکردم ک قرار بود مراقب من باشند

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من چی بگم پس. ما هنوزخونمون آماده نشده بود وقتی عروسی کردیم. شب عروسی مادرشوهرم خونشون رو خالی کرد برای من و شوهرم. صبحم رسم صبحانه و این چیزا نداریم خودم بلند شدم صبحانه حاضر کردم بعدش رفتم دوباره آرایشگاه و آتلیه. فرداشم دسته جمعی با خواهرم و شوهرش و دختر عمو و پسر عموم رفتی مسافرت تو راه هم تصادف کردیم😊. ولی خداروشکر که راضیم از زندگیم و این چیزا برام مهم نیست

و تو چون مصرع شعری زیبا، سطر برجسته ای از زندگی من هستی.
باور کن شوهرم ارزششو نداشت ته تهش پسر همون پدر و مادره با هفت تا خواهر شوهر از خودشون گرگتر  ش ...

نمیدونم چی بگم ومیدونم خیلی خسته شدی که فکرفرارافتادی کاش ماادماکمی مهربونتربودیم اون مادرشوهراکاش میدونستن فردامیخوان زیرخروارهاخاک بخوابن وبجزخوبی کسی یادشونونمیکنه ازخدامیخوام راه درست وجلوپات بذاره یاتوان بهت بده درمقابل این قوم

گاهی انسانم آرزوست
نمیدونم چی بگم ومیدونم خیلی خسته شدی که فکرفرارافتادی کاش ماادماکمی مهربونتربودیم اون مادرشوهراکاش م ...

مرسی عزیز دلم 🥺🥺❤️

از ما بپرس ک بگوییم درد چیست مشتی صغیر مصلحت عام میکنند🤍 ترومای من این بود ک باید از خودم در برابر کسایی دفاع میکردم ک قرار بود مراقب من باشند

نمیدونم چی بگم ومیدونم خیلی خسته شدی که فکرفرارافتادی کاش ماادماکمی مهربونتربودیم اون مادرشوهراکاش م ...

ی چی بگم 

من خالم وقتی ازدواج کرد مادرشوهرش خیلی اذیتش کرد خیلیا 

شوهرشم تابع مادرش بود بداخلاق 

خالم وقتی میبینه اوضاع اینه میگفت دیگ بیخیال شدم هر چی گفت هرکار کرد ج ندادم

شوهرش الان یکم اخلاقش بهتر شده 

مادرشوهرش زیر خروارها خاک خوابیده تازه سرطان گرفت وخیلی زجر کشید 

خالمم خیلی عقده ای شده حتی الانم یادش نرفته و بعصی وقتا تعریف میکنه من وقتی حالمو میبینم میگم دنیا ارزش بدی نداره 

مادرشوهرش الان زیر خاکه ولی خاله ام بنطرم هنوز باهاش دلش صاف نیس

ی چی بگم  من خالم وقتی ازدواج کرد مادرشوهرش خیلی اذیتش کرد خیلیا  شوهرشم تابع مادرش بود ...

منم به شوهرم میگم هیچوقت هیچوقت کسایی که بهم بدی کردن وحلال نمیکنم حتی تاوقتیکه سرازیرم کنن توقبر خودشم میدونه منظورم خونواده اش هستن میگه بخاطرمن ببخش میگم نه چون اون یکسال که طلاق گرفته بودم کلی دشمن شادشدم بخاطرکاری که نکردم وحرفی که نزدم 

گاهی انسانم آرزوست

بچه ها کسی رو میشناسم که آموزش رقص داره برای بانوان و کودکان و تانگو داره برای زوج ها . 

برای تانگو یکمی شاید گرون بگیره ولی بینظیره،  هم طراحی هاش و هم سبک آموزشیش بسیار عالیه،  طرح درس به مربیا میده 

و زنجیره های مخصوص عروسیشون هم خیلی معروفه ، 

هنرمنده،  مربی آواز هم هستن

کلا به کودکان و بانوان هم  رقص آموزش میده . کلاس های گروهیشون خیلی قیمتش مناسبه

دوست من برای عروسیش پیشش رفت ، واقعا می‌درخشید.  

شمارش رو اگه یادم باشه فکر کنم اینه 

دوتا خط داشت ، اوم یکیش رو یادم نیست

۰۹۱۲۶۳۶۰۸۹۰

اسمش هم لیلی هست .

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792