2733
2739
عنوان

حق دارم یا نه به نظرتون

47 بازدید | 1 پست

سلام

من یه مدته تو لاین ارایشی مشغولم کارمم جوریه ک زیاد طول میکشه واقعا خسته میشم و کمرم درد میکنه

از صبح تا ظهر تو سالن بودم ظهر با عجله اومدم خونه سریع کارای خونمو کردم نهار شوهرمو دادم عصر مامانم منو وخانومای خانواده شوهرمو عصرونه دعوت کرده بود

رفتم اونجا

برگشتنی ساعت ۹شب ،شوهرم منو خواهرشو برداشت تو ماشین باهم بودیم ،خواهرشوهرم تو ماشبن گفت اگ شب زود نخوابین میخام بچمو بیارم بزارم پیش شما یه جا میخام برم ،منم گفتم نمیدونم من خیلی خستم شاید زود خوابیدم .شوهرمم گفت ساعت چند میخواین بزین گفت یه ساعت دگ اینا 

منم گفتم فک نکنم بخوابیم اون موقع 

بعد رسوندن خواهرش،شوهرم کلی بامن بحثو دعوا کرد که تو چرا رک گفتی ک من میخوابمو فلان!!!ب تو چ من نگه میدارم بچشو تو برو بخواب 

منم گفتم ببخشید وقتی خستم راستشو گفتم چرا الکی تعارف کنم

اینم بکم با خواهرشوهرم صمیمی ام صدبارم نگه داشتم بچشو

منم ب همسرم گفتم کار اون واجب نبود میتونه بچشو ببره با خودش نمیدونم ساعت چند قراره برگرده منم نیاز دارم از صبح تا شب بیزونم میزم خونم استراحت کنم و اینا

بچه خواهرشوهرم ۹سالشه دختره

ولی خب در کل خواهر خودمم خونه ام باشه حس اینو دارم مهمون تو خونمه و راحت نیستم

ب همسرمم گفتم صدبار نگه داشتم ی بار خستم نمیتونم چی میشه بگم ن؟!گفتم تو اولویتت باید من باشم باید درک کنی من خستم و ارامش و راحتی من مد نظرت باشه اول  خواهرت میتونه بچشو ببره با خودش کارش واجب نیس 

ولی قبول نمیکنه کلی سزم داد زد ک خیلی رک و بد حرف میزنی😐نمیفهمم وقتی نمیتونم چرا باید الکی ب بقیه  اوک بدم


میرسم به هرچی که میخوام😌🤲🏻❤️خدایا شکرت.             
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز