سلام بچه ها من باردارم
استراحت مطلقم
البته دكتر گفته باش اما نميتونم چون غذا و كار خونه رو مجبورم انجام بدم
مادرشوهرم كه اصلا يكبارم برام ي لقمه غذا نداد
حتي همش بيرون و مسافرت بود
با وجود اينكه من حالم خيلي بد بود
منم سعي ميكردم اخر هفته ها برم خونه ي مادرم بمونم يا اون بياد
اما الان با اينكه مطلقم خودم غذا درست ميكنم چاره اي ندارم كسي نيست با مامانم يكساعت فاصله دارم
اونم خيلي اصرار نميكنه كه برم
مثلا الان ساعت ده شب زنگ زده ميگه نيومدي
ميگم خب تو از صبح ي زنگ نزدي بگي كه
ميگه تو اخلاق نداري و فلان و بيسار خدا داره بهت دختر ميده ايشالا سرت مياد
من چكار كنم اخلاقم اينجوريه تا كسي بهم نگه نميرم احساس معذب بودن دارم
نميخوام كسي و اذيت كنم
حالا باز هر هفته شوهرم منو ميبره خونه مادرم منتظر زنگش نيستم
اما امشب اعصابمو بهم ريخت