سلام دوستان راهنماییم کنید
من انحراف چشم داشتم خوب شد حدودا ده سالی بود انحراف داشتم الان یکساله عروسی کردم
هنوز زیر نظر دکترم و تایید کرده هیچ مشکلی دیگه ندارم مادرشوهرم از وقتی عروسش شدم میخوایم عکس بگیریم میگه چشمت باز کن عقد کردیم گفت لنز بذار با اینکه من چشمم ابیه خواسیم بریم عرگسی گفت میخوای حرف بزنی چشمت باز کن قشنگ
اينقدر دلم شکسته ازش که نگو شخصیتم غرورم احساس له بودن میکنم منی که هیچکس تا حالا اینجوری بهم درمورد چشمم نگفته بود ایرادم نگرفته بود این هر چی میشه میگه
رفتیم ماه عسل خیر سرمون گغت عکسی که پسرم گرفته تو بد افتادی جایی میریم چشمات باز کن
جوریه که اینقدر گفته دختر کوچیکشم بم یه بار گفت چشمت باز کن ریختم تو هم خیلی ناراحتم خیلی
حالا بگین من دارم بزرگش میکنم یا وافعا حق دارم
پنج روزه باهاش حرف نمیزنم
زن خوبیه اما من هنوز ازش دلخورم دلم خیلی شکسته شده از حرفاش خیلی راهنماییم کنید اگه حرفش پیش کشید باش حرف زدم چی بگم خیلی ناراحتم از اوناییم که ناراحت بشم از کسی دیگه دلم روش نمیره هی هیچی نگفتم هی گفت هی گفت من واسش روز مادر میرم هدیه میگیرم فرداش میگه دلم نمیاد با پول پسرم چی بگیرم یعنی چی اخه من نمیخوام بی احترامی باشه یا دعوا کنم
میخوام بدون دعوا و بحث بالا حل شه چی بگم و چیکار کنم