سلام عزیزم صبح رفتمم واسه داداشم پنیر و بربری و شیر خریدم دیدم مامانم میخواست بره گفتم من میرم کارهام این بود:
جمع کردن پتوها مرتب کردن کمدی که توش کتاب و وسایله
جارو زدن صفحه گاز و جمع کردن چیزهایی که تو خونه بود
و جارو کشیدن زیر کابینت های اشپزخونه و ریختن لباس ها تو لباسشویی و جمع کردن سفره صبحونه ولی هنوز کار دارم