ماجراازاین قراره که خالم با ۴۳سال سن میشینه پشت من که ۲۵ سالم بدگویی میکنه که من ازچشم بقیه بیوفتم
عیدیه هفته اومدخونه مامان بزرگم ، دیدم رفتار بقیه بامن سرسنگین شده منم اهمیت ندادم باهرکی مثل خودش رفتار کردم
عید گذشت و امروز زنداییم ازم گلگی کرده که چرافلان حرفوپیش خالت زدی
یه حرفای چرتی زده بود که اصلا مسئله مهمی نبودن ، چراگفتی فرش من بده 🙄 چرا اسم منو میارن دهنت کج میشه ینی ازمن بدت میاد 🙄