یه بار خیلی بهم بی احترامی کردن خیلی ناراحت شدم شوهرم کلی اصرار کرد که چرا ناراحتی بلاخره بهش گفتم، بعد شاکی بودن چرا به شوهرت گفتی چرا دهن لقی, چرا دو بهم زنی، اومدن جلو در خونه شوهرم نبود هرچی فحش زشت و بی آبرویی بود بهم دادن اینقد ترسیده بودم اومده بودم تو خونه فقط گریه میکردم