منم گاهی کارگرمیامد برای کارای خونه..اما دلم نمیامد برای کاربچه ها بسپرمشون به پرستار بله ..من تا یک سال و خرده ای به پسرم شیردادم بعد ازشیرش گرفتم.تا بارداری و بعد شیردادن ب دخترم ..پسرم اصلا یادش نبود که یه زمانی هم خودش شیر خورده..پسرا تو این مسایل ازدخترا یکم گیج ترن.خخخ پسرمن اصلا یادش نبود.. بعدهم میگفتم این باید شیرمنو بخوره تو بزرگی شیر توپاکت.. مشکلی نداشت
من بچه هام اذیت میکنن..میتونی اخرشب بیای حدود ساعت ۱۲ میام تو تایپیکت باز..الان میوه باید بهشون بدم..بازم میام گلم
شیما جون خیییییلی لطف میکنی واقعا ازت ممنونم من سوالامو میپرسم شما هر وقت تونستی جواب بده عزیزم
من خودم گرگانم مامانم گرگان نیست نمیتونه زیاد پیشم بمونه بخاطر بابام بابام قلبش ناراحته و فشار خون بالا داره مامانم نمیتونه زیاد تنهاش بذاره از طرفی بابام خونه ی هیشکی زیاد نمیمونه فوقش یه چند ساعت
مامانای عزیز کسی دیگه نیست بتونم از تجربیاتش استفاده کنم؟؟؟
خانمی من الاث امدم
من چیزایی که میدونستمو گفتم عزیزم بازم سوالی داشتی بگو
شیما جان مرسی که تجربیاتت رو در اختیارم گذاشتی خدا بچه های گلتو واست حفظ کنه
دوست دارم دیگران هم از تجربیات مشابهشون بگن تا بتونم استفاده کنم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
