با خانواده خودتون
یکی دوبار رفتم ولی زیاد دوست ندارم تنها برم یه خوبیایی داره آدم یکی دوروز بعد دلش برای همسرش تنگ میشه
گاهی پیش اومده که رفتم بالاخره زن و شوهر که بهم نچسبیدند گاهی اوقات باید برای خودشون تنها باشن
تا حالا نرفتم
اره من الانم مسافرتم بدون همسر دوستداشتم پیشم باشه ولی نمیتونست بیاد با دخترام اومدم
آره.... ولی نه با خانواده م، با دوستام، یا تنهایی رفتم. ولی اونم از تنهایی سواستفاده میکرد
با دوستاش میرفت گردش
با دوستاش میرفت گردش
من نمیدونم برم یا نه
برو بزار دلش تنگ بشه قدرتو بدونه
دلم نمیاد بدون شوهرم جایی برم مطمئنم بهم خوش نمیگذره. البته اونم تا حالا بدون من جایی نرفته
منم دلم نمیاد، ولی اون اگه موقعیتش پیش بیاد میره😞
اگه بهش اعتماد داری برو گاهی این رفتنا باعث میشه مرد دلش تنگ کسای دیگه بشه هههههه
نمیدونم با اینکه میدونه من خیلی عذاب میکشم ولی حاضره بازم بره، مثلا دیروز دلش گرفت یه دفه پا شد رفت مشهد، ولی نمیذاره من ازین کارا بکنم، یه دفه دوران دانشجوییم فقط یه شب واسه امتحان خابگاه دوستم موندم توبه کار شدم ساعت پنج اومد دم در خابگاه بعدشم کلی گله کردکه تو تنهام گذاشتی
میدونم افراطه ولی خیلی وابستشم، اونم همش میگه من خیلی دلم تنگت میشه و دوریت سخته ولی اگه سخته چرا پا شد رفت😞
چند روزه سفرتون؟
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
