اونم فکر کرد من بدم میاد رفت اونطرف نشست
ابجیم از صف اومد کنار صندلی همون پسرع با فاصله نشست بعد بهم گفت توام بیا من با سر اشاره کردم که نه بکش اینور تر خودتم
پسره داشت نگام میکرد خودشو کشید ته ته صندلی که منم جا بشم با فاصله بتونم بشینم. معلوم بود از این ادم مودب جنتلمناست
نشستم ولی تو بگو کوچکترین چراغ سبزی😑واقعابقیه فکر میکنن خیلی مغرورم در حالی که توی این فازا نیستم معمولا خوشم میاد از این رفتارا با باقی پسرا میکنم و باعث میشه راشونو بکشن برن
ولی اینبار واسه اولین بار کع خوشم اومده بود نتونستم کاری کنم😭😂انگار عادت کردم همه پسرا رو بی محل کنم