دوتامون دبستان بودیم زیاد هم کوچیک نبودیم ولی یادم نیس کلاس چندم بودیم. خونه پدر بزرگم نزدیکمونه داشتم با پسر عمه میرفتیم اونجا.گفت درنا وقتی بزرگ شدم بیام خواستگاریت منو قبول میکنی؟ گفتم نه گفت ای نامرد😂 نمیدونم یادشه یا نه خیلی مثبته الانم معلمه دیگه چیزی نمیگه ک عشق بچگی بوده یا نه😂
یه دختر معلول که با معجزه خدا خوب شد و طعم تلخ راه نرفتنو هیچوقت نچشید🤗❤
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.