یه پرستار برای اینکه پوشک مادر بزرگم رو عوض کنه در روز دو بار میاد و یا میاد که ببره حموم. من هم میگم پرستار بگیرید. پدر بزرگم سالمه مشکلی نداره.
ولی حرف پرستار شبانه روزی میشه مادر بزرگ و پدر بزرگم گریه میکنن .
باورت نمیشه خونه ای که هستن زیرش مغازس که داییم توشه بعد چند نفر میومدن بازدید، مادر بزرگم میگفته اینا اومدن مالیات زیاد نوشتن بررسی کنن ببین مالیات رو کم کنن، نگو برای بررسی قبل از زدن سند خونه به نام پسرا میومدن.
در اینکه همیشه بین پسر و دختر فرق گذاشتن که شکی نیست خودش یه شاهنامه است.من کوچیکترینش رو میگم که وقتی سفر زیارتی مکه یا کربلا میرفتن همه سوغاتیا واسه نوه های پسری بود اگه چیزی باقی میموند به ما میدادن🙂 تا چیزای خیلی بزرگتر