اره ادم عوضی و پولکی بود
خودش دو جا کار میکرد
خاهرم طفلی گفت خوب جوریه منم دیگه سر کار نمیرم
دیدم پسره پرو پرو بهش گفته بود توهم باید کار کنی تا پیشرفت کنیم😑
مادر و خاهراش اومدن خونمون گریه و زاری میکردن میگفتن زودتر عقد کنن
خاهرمم پیامای پسرشونو نشونشون داد و انگشترو ایینه شمعدونو همه چیزاشونو پس فرستاد