امشب خیلی دلم گرفته من داشتم ظرف میشستم بعدبه شوهرم گفتم دخترمو نگه داره تا من کارم تموم بشه یکم که دخترم بی قراری کرد امدم پیشش گفت چرا طول کشید بعدش منو زد حال دلم بده خیلی تو شهر غریبم هیچ کسو ندارم😭
روز های خـــــوب به خاطرات خوب تبدیل میشوند...... و روز های بــــد به درس های خـوب... 😇😉
یه بارم با مشت زد تو سرم حالم بد شد به داداشم گفتم گفت هروقت گفتی میام دنبالت ده ساعت راهه از خانوادم دورم بعد گفتم دخترمو نمیده بهم داداشم3سال ازم کوچیک تره ولی خیلی مرده
روز های خـــــوب به خاطرات خوب تبدیل میشوند...... و روز های بــــد به درس های خـوب... 😇😉