اصلا شبیه هم نیستیم. از زمانی که ازدواج کردیم روز به روز افسرده تر میشم. خیلی ضعیف شدم؟ دوستام منو به عنوان یه آدم قوی میشناختن. الان شدم یه آدم ضعیف بی اعتماد به نفس دست و پا چلفتی.
من نه برام پول مهمه و نه رفاه. نمیگم نباشه ولی اگرم باشه سعی میکنم باهاش کنار بیام. فقط عشق و محبت و در اولویت بودن برام مهم بود که به هیچکدومشون نرسیدم. هرروز دارم به خاطر موضوع های تکراری گریه میکنم و روزبه روزم بدتر میشم. شوهرم که میاد خونه بهتر میشم. ولی از صبح که بیدار میشم همه کارامو با مرور خاطرات بد با گریه انجام میدم