سلام بچه ها من ی خواستگار دارم تازه ی هفته اس اومده خواستگاری
من نوبت عمل بینی دارم مامانم میگه نمیشه به اون بگی بیاد پیشت ما نیایم؟( من ی شهر دیگه ام مامان بابام ی شهر دیگه)
اخه من به چه رویی برگردم بگم پسر مردم بعد ی جلسه خواستگاری پاشه بیاد مراقبت بعد از عمل پیش من
یا این که طرف اومده نشسته تو خونه ما خب داره با بابام حرف میزنه میگه این با من خوب نیست بیشتر با بابات خوبه البته به شوخی میگه ولی ده بار تکرار میکنه
هنوز هیچی نشده زنگ زده به خواهراش گفته همه جا رو پر کرده
در صورتی که من خیلی دو دلم
بابا بحث ی عمر زندگیه مگه مسخره بازیه که انقد آبروی ادمو تو گوه میکنی
سر نامزدی قبلیمم دقیقا همین رفتار و میکرد مجبورم میکرد برم به پسره التماس کنم که به مامانم زنگ بزنه در حالی که خدا شاهده اون حتی به خودمم زنگ نمیزد چرا چون حس میکرد احترامش حفظ میشه اگه دوماد هی زنگ بزنه حالشو بپرسه
دیوونم کرده کاش از عروسمون اینقد توقع داشت نه پسری ک هنوز معلوم نیست میاد تو زندگی من یا نه