پاشو برو دیگه معطل چی هستی برو و بیا بهمون خبر بده
بهش بگو عشقم من زنم دیگه از همسرم انتظار دارم درکم کنه از تو انتظار دارم درکم کنی شاید درست میگی اره شاید من حساسم در واقع خاصیت ما زن ها همینه
همه مون حساسیم و اصلا بخاطر همین شما آقایون تمایل دارید از ما محافظت کنید.
بگو منم به تو اعتماد کردم و قلبمو سپردم دست تو که تو ازش مراقبت کنی
چند وقته ازدواج کردین
خب عزیزم الان تو هم حاظر نیستی بری طرفش الان اونم منتظره که بری
زندگی اینجور نیست مسابقه بزاری بگی اون بیاد یا فلان کار تقصیر اونه
غرورو رو بزارین کنار برا هم
الان برو ببین چقر حس دوتاتون خوب میشه
دفعه بعد شوهرت طاقت نمیاره بدون تو
عشق خوبه اما زیاد به عشق بها نده آخرش تنها میشی
متاسفانه ده سالم هست که عاشقی و اگه شروع کنی سیاست به خرج بدی اون میفهمه و فکر میکنه تو دیگه عاشقش نیستی و این خوب نیست
خوبه دوست داشتنت حس کنه ولی دوز عشقتو بهش بیار پایین اگه تو دلت براش صد میمیری صدتو نشونش نده زیادی سیری نکن از عشق
بهش عشق بورز مثلا الان باهاش آشتی کن اما اجازه بده اون شروع کنه صحبتهای عاشقانه کنه چون تو یک قدم رفتی بزار یک قدم اون بیاد دوباره یک قدم تو
اگه تو عشق غرقش کنی خفه میشه از محبتت
میگ خیلی وابستمی ی بار گف من دور از جونش.. بیوفتم بمیرم ت چی میشی؟! خیلی گریه کردم.. کیدونم وابستگی خوب نیس ولی چیکار کنم.. همیشه کارش ی طوری بود ک کلا منو دخترمو نمیدید شب خسته میخابید تهش شد افسردگی من.. افسردگی دخترم شبا جیغ و داد میکرد بهونه میگرف تا اینک بخاطر دخترم یکم اومد خونه ..
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
