یکی از کاربرا تاپیک حسادت زد ی مورد اومد ذهنم که باهاتون به اشتراک بزارم و نظراتتون رو بدونم....
من وقتی مجرد بود همه چی اوکی بود یعنی کسی کاری به کارم نداشت منم سرم تو کارم خودم بود البته الآنم هست کلا از سرک کشیدن تو زندگی بقیه خوشم نمیاد...خلاصه من عقد کردم و حسادت ها شروع شد خب شاید عادی باشه امااااااا یکی دیگه خیلی تو نخم مونده ی سال و خورده ایه از عقدم گذشته باز این خانوم ول کن نیست منم حالشو گرفتم بدجور و کلا باهاش قطع رابطه کردم جایی یا خونه ی کسی هم ببینمش سلام هم نمیکنم بهش در این حد بدم اومده ازش...ولی این خانوم انگار نه انگار که ر ی د م بهش ول کن من نیست حالا که با قطع ارتباط چیزی راجع بهم نمیدونه میره به این و اون راجع به منو همسرم خالی بندی میکنه با اینکه یکی از نزدیکانم هست که نمیخوام بگم دقیقا کیه ولی دقیقا دشمن شماره یک من شده منی که تو مجردی فقط خیرم بهش رسیده و هواشو داشتم و اینکه هیچیمون بهم نمیخوره آخه...نه سن، نه تحصیلات، نه موقعیت اجتماعی، نه طرز فکر، هیچییییی واقعا موندم چرا اینجوریه این بشر...اینم بگم که بعد از عقدم اینجوری شده...چرا بنظرتون؟ بدی نکردم . اگه حسادته چرا اینقدر طولاااااانی......واقعا چه دلیلی داره این کارا و حرفا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟(ببخشید طولانی شد)