سلام بچه ها، من خیلی ناراحتم، خانواده شوهرم یه شهر دیگن، مادر شوهرمم پارسال اول فروردین فوت شد. از وقتی هم من عروسی کردم هیچ کدوم از خواهر برادرای شوهرم به بهانه دوری پاشونو خونم نزاشتن. وقتی هم من رفتم خونشون باهام خوب نبودن، چه رفتارن، چه پزیرایی، مثلا یکیشون خودشو زد به مریضی که ما بریم گفت دیسکم زده بیرون ولی بعدش دکتر نرفته خوب شد! حالا همسرم میگه باید رفتیم سر خاک مادرش بریم خونه خواهراشم. منم میگم اونا راضی نیستن بریم میگه چرا میخوان برم، اونا بیشتر دلشون میخواد تنهایی ببینن برادرشونو، بعدشم وقتی اون خدابیامرز زنده بود اینطوری دور هم جمع نمیشدن اصلا مهم نبود واسه خواهراش! به خدا نمیدونم چکار کنم برم خودمو سبک کردم نرم همسرم ناراحته. شما چی میگین
انقدبا فکر اینکه خواهرشوهر چی میگه رابطه خودت و همسرت خراب نکن در کمال ادب و احترام و خوشرویی برید خونشون اونجا هم دوربینتو خاموش کن و کسی رو زیر ذره بین نذار ارزش نداره تو زندگیتون دلخوری پیش بیاد . بخاطر هیچ کس باهم بد نشید
ترست به جاست مردا همینن خدا صبرت بده خواهر واقعا خونه کسی بری محلت نده سختههههههه ولی این مردا تا به ...
آخه جالبه قبلش میگه باشه قبوله، اما همین که نمیرسه اونجا خواهراش منو بزننم میگه مدلشونه، مثلا میرن یه گوشه پچ پچ جالبم هست از من به شوهرم غیبت میکنن من نمیدونم وقتی سال به سال منو نمیبینن چی دارن بگن آخه، بزرگه از همون روز خواستگاری شروع کرد دشمنیو